سبک عنصر پست ماسونری
آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی پرچم (Flag Pattern)
هرگاه سرمایه گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می کشد، نوساناتی تشکیل می شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی (bear) و نزولی (bull) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می کند و ادامه ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند.هنگامی که الگو شکل می گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می یابد.
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاران، روند صعودی به تدریج کم می شود و سپس به حالت اول باز می گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می شود، روند صعودی ادامه پیدا می کند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می رسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.

وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی &#۸۲۲۱; فنجان برعکس و دسته&#۸۲۲۱; پدید می آید.

الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب می شود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
. Ut elit tellus, luctus nec ullamcorper mattis, pulvinar dapibus leo.

الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.

الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف ها و سقف های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف های قیمتی پایین تر و پایین تر را بهم وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می آید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می شود. معمولاً قیمت پس از شکل گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می کند یا ریزش پیدا می کند تا لااقل به قیمت هدف اش برسد، که طبق فرمول های زیر محاسبه می شود.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین تر از راس راست آن است.

نمونه ای از الگوی گوش ماهی افزایشی
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می دهد.
قله ها و دره های سه گانه
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دو گانه
الگوی قیمتی کف دو گانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کف های دوگانه قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود و سرمایه گذاران خرید را انجام می دهند. قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی کف دو گانه صعود می کند و این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود.

الگوی کف دوگانه
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کف های قیمتی و خط های مقاومت، آخرین سقف های قیمتی را بهم وصل می کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می گیرد که نوسانات قیمت ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است

الگوی الماس
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت ها است. این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است،
یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود. قیمت پس از شکل گیری این الگو افت می گند.

الگوی مستطیل بالا
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می گیرد. کف های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می شوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می کنند و دارایی خود را می فروشند.

الگوی سر و شانه
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگو ها بسیار مهم است. البته این الگو ها همیشه درست نمی گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگو ها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگو ها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
در دنیای معاملات، بهخصوص معاملات ارزهای دیجیتال، هر معاملهگر در طول زمان و در پی سود و ضررهای مکرر، تجربیات ارزشمندی به دست میآورد. ریچارد ویتوریا (Richard Vitoria)، سرمایهگذار مشهور ارزهای دیجیتال و حامی شرکتهای مبتنی بر بلاک چین، در مقالهای که برای کوین تلگراف نوشته است، تجربیات شخصی، دیدگاهها و امیدهای خود را در مورد راهبردهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به اشتراک گذاشته است. در ادامه، برای مطالعه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید.
طی چند سال گذشته، من بیش از ۱۲میلیون دلار از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دست آوردهام. حتی اندکی سود برداشت نکردم تا زمانی که سود من در دسامبر ۲۰۱۷ به اوج خود رسید و سرمایهام صدها برابر شد. زمانبندی فوقالعاده بود و من هم از آن استفاده کردم. بااینحال، فقط درصد اندکی از سود حسابم را برداشت کردم تا بقیه آن را روی یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کنم.
سپس، بازار سقوط کرد. من نه موقعیتهای خرید یا فروش خودم را فروختم و نه مجددا ریسک کردم. تنها کاری که کردم، شرکت در چند پیشفروش عرضه اولیه سکه (ICO) و اضافهکردن میزان ریسک و البته میزان ضرر سرمایهگذاریهایم بود. نکات زیر مواردی هستند که من از همراهبودن با فرازوفرودهای بازار یاد گرفتم:
۱. ذخیره و انباشت کوین (هودل کردن) راهبرد آسانی است؛ اما سودآورترین روش سرمایهگذاری نیست. اگر تنها رویکرد سرمایهگذاری شما در بیثباتترین بازاری که تاکنون وجود داشته، «سرمایهگذاری طولانیمدت با خوشبینی خودفریبانه» بوده است، مثل کاری که من انجام دادم، ممکن است فرصتهایتان را از دست بدهید. اعتماد طولانیمدت شروع خوبی برای سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال است. بااینحال، شناسایی چرخهها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهایی که بهمدت طولانی در وضعیت نزولی قرار میگیرند، بهتر است.
۲. در زمان بحران، روی کوینهای بزرگتر و ارزهای دیجیتال باثبات (stablecoin) سرمایهگذاری کنید و زمانی که شرایط عادیتر است، نگاهی به کوینهای کوچکتر داشته باشید.

استفاده از استیبل کوینها در بازار نزولی به حفظ سرمایه کمک میکند
۳. وضعیت آلت کوینهای خود را حداقل هر سه ماه یکبار بررسی کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است آنها را از دست بدهید. گاهی اوقات، کوینها از فهرست صرافیها خارج میشوند، صرافیها تعطیل میشوند یا پروتکل توکنها ارتقا داده میشود. مطمئن شوید که تعداد آلت کوینهای مختلفی که روی آنها سرمایهگذاری میکنید، قابلمدیریت و قابلکنترل هستند. تا زمانی که بازار در حال رشد باشد، آلت کوینها نیز همگام با افزایش قیمتها به رشد خود ادامه میدهند. بنابراین، نیازی نیست که هر آلت کوینی را که میپسندید، وارد سبد سرمایهگذاری خود کنید.
۴. یک برنامه کتبی برای خروج از معامله داشته باشید. حداقل یک مرجع برای چگونگی انجام معاملات خود داشته باشید و بر اساس آن معامله کنید. نباید در میانه انجام یک معامله به فکر استراتژی خروج بیفتید. سه سال پیش، من هیچ استراتژی و برنامهای برای خروج نداشتم؛ اما اکنون دارم. برنامه خروج من شامل تنوعبخشیدن به سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه به سایر صنایع نیز میشود.
۵. خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت غیرممکن است. چندان واقعبینانه نیست اگر تصور کنید که بازار بعد از ماهها افت، تغییر مسیر میدهد و چند دقیقه بعد از خرید شما، روندی صعودی را آغاز میکند. من بارها تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را چند ماه بعد از خرید یک کوین از دست دادم و بعد، سودی چهل برابر به دست آوردم.
۶. به مرحله فعلی پروژهای که میخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید، توجه کنید. شبکههایی مانند پلیمث (Polymath) وجود دارند که ممکن است در طولانیمدت بسیار موفق و سودآور باشند. بااینحال، آنها برای راهاندازی شبکه خود، اقدام به جذب سرمایه کرده و از آن سرمایه برای توسعه محصول، تحقیقات بازار، غلبه بر موانع مهم قانونگذاری، آزمایش و دیگر موارد استفاده کردند. همه این موارد سالها طول میکشد. در این مدت، این توکنها از طریق توزیع بین سرمایهگذاران و توصیهکنندگان، به بازار عرضه میشوند؛ درحالیکه هنوز تقاضا یا کاربرد خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، توجهها معطوف به سایر پروژهها میشود و قیمتها بهشدت افت میکنند. همه ما هیاهوی شرکت در عرضههای اولیه را دوست داریم؛ بااینحال، میتوان طی سالهای بعد با قیمت پایینتر و ریسک بسیار کمتر، روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کرد که محصولات اثباتشده و همچنین طرح تجاری تصویبشده و قانونی دارند و آماده بازاریابی هستند.
۷. بازار ارزهای دیجیتال برای همه مناسب نیست. مادرم همیشه به من میگفت:
اگر پول درآوردن تا این حد آسان بود، همه این کار را میکردند.
برای من شبیه به این است که کسی به رافائل نادال بگوید:
اگر با ضربهزدن با راکت به یک توپ میشد به این آسانی پول درآورد، همه این کار را میکردند.
بله! در دنیای ارزهای دیجیتال میتوانید خیلی سریع پول بسیاری به دست آورید. اما، به همین سرعت نیز ممکن است پول بسیاری را از دست بدهید. برای اینکه در این بازار بتوانید «رقابت» کنید، باید ذهنی آماده، دلی بیپروا و اطلاعاتی موثق داشته باشید. علاوه بر این، توصیه میکنم زمانبندی مناسبی را هم در نظر بگیرید و بدانید دقیقا چه میکنید. البته باید تا حدودی شانس هم بیاورید. به یاد داشته باشید تنیس بازیکردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست.

تنیس بازی کردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست!
۸. اگر ارزهای دیجیتال تنها دارایی شما است، تا زمانی که صددرصد مطمئن نشدهاید که نیازی به قرضگرفتن پول (هر چقدر که باشد) در آیندهای نزدیک ندارید، وام و قرض خود را بازپرداخت نکنید. اگر شغل کارمندی خود را رها کنید و حقوق ثابت نداشته باشید، خودتان باید از پس خودتان بربیایید و معاملهکردن در این موقعیت بسیار خطرناک است. علاوه بر این، دیگر از مزایای بیمه و وام مجدد هم خبری نیست.
۹. مانند اکثر مردم نباشید و بر اساس ترس دست به کاری نزنید. حداقل نسبت به افکاری که در ذهنتان است آگاه باشید. برای بسیاری از مردم، زمان مناسب برای ورود به بازار هیچگاه پیش نمیآید؛ وقتی بازار افت میکند، میگویند «تمام شد» و وقتی بازار اوج میگیرد، میگویند «خیلی دیر است». آنها همیشه بهانهای دارند که از ترس نشأت گرفته و به آنها اجازه نمیدهد کاری جالب، پرخطر و ماجراجویانه را امتحان کنند. من پسرعمویی دارم که تا توانست در مورد بازار تحقیق کرد، بهقدری طولانی و عمیق که انگار داشت مدرک دکترا میگرفت. در نهایت هم سرمایهگذاری نکرد. نیازی به این همه تحقیق نبود. تحقیقِ بیش از حد از جذابیت معاملهگری میکاهد.
۱۰. ما اصلا نمیدانیم که چه قیمتی «بیش از اندازه زیاد» یا «بیش از اندازه کم» است. ارزهای دیجیتال غیرقابل پیشبینی هستند و اغلب در قیمتهای خیلی کم یا خیلی زیاد و در سقفهای بالاتر یا در کفهای پایینتر قرار دارند. نوسانات در این بازار را باید با دیدگاهی وسیعتر از آنچه در بازارهای سنتی به کار میبستیم، ارزیابی کنیم. سه سال پیش، پدر و مادرم به من گفتند که موجودی اتر آنها را با قیمت ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه پذیرفتم. بههرحال، پول آنها بود و من باید این کار را میکردم. اما وقتی چند روز بعد، قیمت اتر هنوز در حال افزایش بود، با خودم فکر کردم:
باورم نمیشود که در این مورد به حرف پدرومادرم گوش کردهام. آنها اصلا نمیدانستند اتریوم تا چه اندازه میتواند صعود کند.
چند روز بعد همان میزان اتر را با قیمت ۶۰ دلار برای آنها خریدم. آیا در پایان سال ۲۰۱۲، ۱۳ دلار برای بیت کوین «بیش از اندازه زیاد» نبود؟ البته که بود! اغلب افراد به این دلیل میفروشند که اصلا نمیدانند یک کوین تا چه اندازه میتواند صعود کند یا چون «نقد بهتر از نسیه است». مشکل من برعکس است؛ بازار در حال سقوط است و من با خود فکر میکنم که هرگز نمیفروشم. این بیش از اندازه کم است.
قیمت باز هم پایینتر و پایینتر میرود و سرمایه من هم با آن سقوط میکند، چون برای من، همیشه قیمت برای فروش «بیش از اندازه کم» است. این مسئله چندان پیچیده نیست. من باید یک روش کاربردی برای تعیین حد ضرر داشته باشم و بهتر عمل کنم

تعیین حد ضرر و خروج از معامله در زمان مناسب، از ضروریترین تواناییهای موردنیاز برای ترید است
۱۱. برای اوقاتی که نمودارها قرمز و بازار در حال سقوط است یا هنگامی که بازار نزولی یک سال طول میکشد، حتما دوستی بالغ و آگاه در این صنعت داشته باشید تا به شما بگوید:
اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه اتفاقی میافتد. من بارها چنین وضعیتی را پیش از این تجربه کردهام.
اگر این جملات را از کسی بشنوید که از اوضاع آگاه است و حساب کار خودش را میداند، حس خیلی خوبی پیدا خواهید کرد.
۱۲. بین عملکرد خودتان در بازار و عملکرد آینده بازار تمایز قائل شوید. عملکرد خوب شما به این معنا نیست که بازار برای همیشه صعودی خواهد بود. همچنین اگر بهخاطر ورود در اوج قیمتی و افت قیمت پس از آن مضطرب هستید، به این معنا نیست که بازار دیگر هیچوقت صعود نمیکند. برخی از دوستان من، اگر ضرر کنند دیگر حتی حاضر نمیشوند یک دلار دیگر وارد بازار کنند. در واقع، اگر شما نمیتوانید از لحاظ روانی متحمل یک ضرر دیگر شوید به این معنا نیست که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت. سرمایهگذاری به نوعی شبیه زندگی عاطفی است؛ اینکه کسی دل شما را شکسته است، به این معنا نیست که همه میتوانند قلب شما را بشکنند، حتی اگر شما به خودتان این را بگویید. در مورد تصمیمهایتان صحبت کنید تا برای خودتان واضحتر و شفافتر شوند. در این صورت دیگر نمیگویید که من خیلی میترسم و اگر پول بیشتری ببازم، خودم را نمیبخشم.
همچنین، دیگر ترسهایتان را حواله بازار نمیکنید و نمیگویید که بازار هرگز دوباره صعود نمیکند. این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند. دست از محافظت از خودتان بردارید و همه چیز را آن گونه که هست ببینید، فارغ از اینکه روی آن سرمایهگذاری کردهاید یا نه.
درسهای بیشتر
نه، اشتباه نکنید. در این بخش، نمیخواهم بگویم پولی را که نمیتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری نکنید.
صرفنظر از نتیجه، برای اینکه شجاعت به خرج دادید و به ندای قلبتان گوش دادید، به خودتان افتخار کنید. البته که ازدستدادن پول ناامیدکننده است و اغلبِ افراد نیز بهاندازهای زیرک هستند که پول از دست ندهند. بااینحال، بیایید این پرسش را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ چند نفر از این افراد، در وهله اول تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار بدهند که احتمال ضرر در آن وجود دارد؟
بهنظر من، سرمایهگذاری و همچنین زندگی، ایجاد تعادل بین کاهش ریسک و استفاده از فرصتها است. هنگامی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید، کدام مورد برایتان جذابتر است؟ میدانم که دوست ندارم فرصتی را از دست بدهم؛ بنابراین، اگر بخواهم شب راحت بخوابم، باید تحمل زیادی در برابر ریسک داشته باشم.
بعضی افرادی که مرا واقعا دوست دارند، بهویژه پدر و مادرم، بهطور مداوم و از سر خیرخواهی به من میگویند؛ به تو گفته بودم که باید میفروختی. درست است، باید میفروختم. اما نه با سود ۴۰ یا ۳۰۰ درصدی، یعنی کاری که آنها کردهاند. من برای این وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال نشدهام. واقعیت این است که من باید زمانی که سود ۱۰,۰۰۰ درصدی داشتم میفروختم.
برخی از دوستان معاملهگرم نیز پشیمان هستند که چرا زمانی که قیمت به اوج خودش رسیده بود، داراییهای دیجیتال خود را نفروختند. یکی از آنها به من گفت:
کاش آن شب در دسامبر ۲۰۱۷، بهجای اینکه مهمانی بگیریم، ارزهایمان را میفروختیم.
درست است. اما آن شب که من از دوستانِ سرمایهگذار در ارزهای دیجیتالام پذیرایی میکردم، به من خیلی خوش گذشت. عالی بود. آن ماهها در بهار و زمستان ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ که ارزهای دیجیتال رشدی دورقمی داشتند و هیچکس نمیداند که من چقدر از آن صعود کیف کردم. بیصبرانه منتظر صعود بعدی هستم و کاملا آمادهام. آمادهام تا یک بار دیگر به اوج برسیم و این بار دیگر بازگشتی وجود نخواهد داشت.
اتریوم ۲ چیست ؟
اتریوم ۲ چیست و چرا یک بهروزرسانی مهم محسوب میشود؟
مقدمه (اتریوم ۲ )
سالها از ابداع اتریوم 2 و ارائه ایدۀ اولیه آن میگذرد و به زودی قرار است به صورت عمومی منتشر شود. اما مزایای اصلی این شبکه جدید چیست؟ سؤال این است که اتریوم 2 چگونه کار میکند؟ این راهنما همۀ موارد لازم را برای آشنایی با این مرحله مهم در تکامل شبکه بلاکچین، به شما خواهد گفت.
اتریوم 2 چیست؟
دوره آموزش ترید ارزهای دیجیتال
با دریافت و مشاهده دوره آموزش ارزهای دیجیتال، به دنیای جذاب و پرسود رمز ارزها وارد شوید.
اتریوم 2 همانطور که از نامش پیدا است، بلاکچین جدید اتریوم است. اتریوم 2 به این دلیل ایجاد شده است که اصطکاکهای شبکه اتریوم را کاهش دهد و دومین رمزارز بزرگ جهان را به ثبات بیشتری برساند. به همین دلیل از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یک تفاوت بزرگ که با انتشار اتریوم 2 شاهد آن خواهیم بود، دور شدن از الگوریتم اثبات کار (Proof-of-Work) است؛ یعنی سازوکاری که در بیتکوین هم از آن استفاده میشود. در شبکه جدید، الگوریتم اثبات کار منسوخ خواهد شد و به جای آن، کانون توجه به سمت الگوریتم اثبات سهام (Proof of Stake) تغییر پیدا کرده است. اعتبارسنجی تراکنشها در این بلاکچین، دیگر منوط به توان محاسباتی شبکه نخواهد بود. طرفداران آن معتقدند که این ارتقاء، در نهایت اتریوم 2 را ایمنتر خواهد کرد.
مزیت عمده دیگر، کاهش برق مصرفی برای ماینرها است که در شبکه بیت کوین شاهد آن هستیم. در اتریوم 2 بواسطه استفاده از گواه اثبات سهام، نیازی به سخت افزار پردازنده (ماینر) با سرعت بسیار بالا نیست. در نتیجه مصرف برق شبکه بسیار کاهش پیدا میکند.

انتظار میرود که نسخه دوم شبکه اتریوم ظرفیت بسیار زیادی را ارائه دهد. این در نهایت بدین معنی است که میتواند تراکنشهای بیشتری را در هر ثانیه تایید کند.
با افزایش مداوم تقاضا، تأکید بر مقیاسپذیری گامی مهم در اطمینان از عملکرد مناسب شبکه و کاهش رویدادهای مخرب آتی خواهد بود. این کار از طریق زنجیرههای شارد انجام میشود، که به جای پردازش پیاپی تراکنشها، امکان پردازش همزمان را فراهم میکند. شرکت فناوری بلاکچین کانسنسیس در این مورد بیان کرده است که:
هر زنجیره شارد مشابه با افزودن یک لاین دیگر به یک بزرگراه چندلاینه است. لاینهای بیشتر و پردازش موازی منجر به افزایش راندمان بسیار بیشتری میشود.
اتریوم 2 چه زمانی منتشر خواهد شد؟
ذکر این نکته الزامی است که نسخه دوم شبکه اتریوم یک شبه به طور کامل پدیدار نخواهد شد، بلکه به تدریج و در سه مرحله عرضه میگردد.
اول از همه، مرحله 0 را داریم که طبق برخی نظرات برای سال 2020 زمانبندی شده است. این مرحله امکان فعالسازی سازوکار جامع الگوریتم اثبات سهام در کنار الگوریتم اثبات کار را فراهم میکند و مانع ایجاد اختلال در هنگام انتقال از شبکه اتریوم 1 به شبکه اتریوم 2 میشود. به این مرحله «بیکن چین» گفته میشود. در مراحل اولیه معرفی اتریوم 2، استخراج به صورت عادی نیز ادامه خواهد یافت.a

شاید بهتر باشد تا سال 2021 منتظر بمانیم تا پیادهسازی زنجیرههای شارد (Shard Chains) آغاز شود و مرحله 1 یعنی آغاز کاری که مدتها منتظر آن بودیم را ببینیم. در توضیحی ساده و نسبتاً خوب، این فرآیند را با تقسیم شبکه اتریوم به 64 زنجیره مقایسه میکنند که ظرفیت شبکه را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. مرحله 2 ممکن است در سال 2022 آغاز شود که باعث امکان انجام انتقالهای شارد و توانایی ساخت برنامههای کاربردی خواهد شد.
در نهایت، اتریوم 1.0 جذب شبکه اتریوم 2.0 خواهد شد؛ یعنی فرآیند اثبات کار را میتوان یک بار و برای همیشه کنار گذاشت.
استیکینگ اتریوم 2 چیست؟
الگوریتم اثبات سهام به دنبال ایجاد تغییرات بزرگی در نحوه پردازش تراکنشها است. برخلاف سازوکار اثبات کار، تأییدکنندگان هر تراکنش به منظور مشارکت در الگوریتم اثبات سهام، نیازی به مقادیر نامعقول توان محاسباتی ندارند و استفاده از یک لپتاپ معمولی هم کافی خواهد بود.
وقتی زمان ایجاد بلوک بعدی در بلاکچین اتریوم 2 برسد، تأییدکنندۀ تراکنش به طور تصادفی انتخاب خواهد شد و در صورت تأیید موفق یک بلوک جدید، نود (Node) مسئول این کار، پاداش خود را خواهد گرفت (منظور از نود، کسی است که تراکنش را تأیید میکند و بخشی از شبکه است). این رویکرد، توانایی ایمنسازی بیشتر شبکه را دارد؛ چون افرادی که قصد آسیب رساندن به بلاکچین را داشته باشند، سپرده خود را نیز از دست خواهند داد. اگر شما نمیخواهید یک تأییدکننده (نود) باشید، آنگاه تعداد زیادی از سایر مالکین سهام (staking providers) در این شبکه هستند که این کار را انجام خواهند داد. اتریوم 2
اتریوم 2 را از کجا بخریم؟
افراد زیادی مشتاقاند که بدانند قیمت اتریوم 2 چقدر خواهد بود. این مطلب که انتشار شبکه جدید اتریوم میتواند ارزش دومین رمزارز بزرگ جهان را افزایش دهد، صحیح است؛ اما ارتقای شبکه اتریوم منجر به تولید کوین با برند جدیدی نخواهد شد.
افرادی که مالک اتریوم هستند، تحت تأثیر انتشار نسخه 2 شبکه اتریوم قرار نمیگیرند و داراییهای آنها در نهایت به بلاکچین جدید منتقل خواهد شد.

اتریوم 2 چه زمانی منتشر خواهد شد؟
این سؤالی است که این روزها توسط خیلیها پرسیده میشود. قرار بود مرحله 0 اجرای نسخه دوم از شبکه اتریوم در ژانویه سال 2020 راهاندازی شود، اما انتشار شبکه اصلی چندین بار به تعویق افتاده است. علت آن تا حدودی مربوط به تغییرات لحظه آخری در طراحی فنی شبکه بوده است. نیازی به ذکر این مطلب نیست که آزمونهای استرس نیز باید انجام شوند.
ویتالیک بوترین بنیانگذار شبکه اتریوم مطمئن است که اتریوم 2 تا پایان سال جاری اجرا خواهد شد، اما سایر توسعهدهندگان به این جدول زمانی چندان خوشبین نیستند. اجرای صحیح فرآیند، از سرمایهگذاریهای صورت گرفته روی اتریوم و تعداد افرادی که به زیرساختهای آن اعتماد دارند، چیزی کم ندارد.
اتریوم 2
چرا اتریوم 2 اهمیت دارد؟
اکثر توسعهدهندگان برای ساخت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز خود به نسخۀ جدید شبکه اتریوم اعتماد میکنند. همه چیزها، از بازیهای آنلاین گرفته تا خدمات مالی غیرمتمرکز، با استفاده از این بلاکچین ایجاد خواهند شد که به دلیل داشتن قابلیتهایی مثل قرارداد هوشمند از محبوبیت ویژهای برخوردار است. با افزایش پذیرش این برنامهها، سازگاری همزمان شبکۀ آن با تقاضای هزاران کاربر در سرتاسر جهان بسیار اهمیت دارد

قبلاً شاهد افزایش ارزش داراییهای شبکهای در پروتکلهایی مثل دیفای (DeFi) بودهایم؛ که به افراد اجازه دریافت منابع مالی با استفاده از رمزنگاری به عنوان وثیقه وام را میدهد. با توجه به سرعت پردازش فقط 15 تراکنش در هر ثانیه توسط بلاکچین فعلی، به وضوح مشخص است که فناوری موجود چندان پایدار نیست و در آینده کاربرد نخواهد داشت.
سخن پایانی
برخی بر این باورند که افزایش ظرفیت از طریق اتریوم 2 به ارزانتر شدن تراکنشها نیز کمک خواهد کرد. با نزدیکتر شدن به این بهبود شبکه، شاهد افزایش قابل توجه هزینههای تأیید تراکنشهای اتریوم بودهایم که برای ماینرها خبر خوبی بوده اما برای مصرفکنندگان پیام ناگواری دارد.
همچنین جالب است بدانید که با رونمایی از اتریوم 2، میزان عرضه اتریوم چگونه تغییر خواهد کرد. برخلاف بیتکوین که تعداد آن به 21 میلیون عدد محدود میشود، هیچ سقف نهایی در مورد میزان اتریوم موجود در بازار وجود ندارد. بوترین معتقد است که اتریوم پس از فعال شدن بلاکچین جدید، هر سال کمتر از قبل ایجاد خواهد شد. امروزه 7/4 میلیون اتریوم به صورت سالانه منتشر میشود، اما در آینده این مقدار میتواند به کمتر از 2 میلیون عدد در هر سال کاهش یابد.
هنگام ریزش بازار چه باید کرد ؟
هنگام ریزش بازار چه باید کرد؟ سرمایهگذاری در بازار ارز دیجیتال را میتوان به یک ترن هوایی تشبیه کرد که بر روی ریل احساسات حرکت میکند. تاثیر نپذیرفتن از احساسات، حتی برای معاملهگران با تجربه و کارکشته هم بسیار دشوار است. رضا جعفری، یکی از کارشناسان مطرح بلاک چین در وبسایت هکرنون مطلبی در مورد کنترل احساسات در زمان سقوط بازار منتشر کرده است که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
اینکه در هنگام سقوط بازار باید چه کاری انجام دهید، به موقعیتی که در آن قرار دارید بستگی دارد. اگر در حال حاضر سرمایهگذاری کردهاید و شاهد این هستید که ارزش سرمایهتان روز به روز کمتر میشود، باید رفتار متفاوتی نسبت به حالتی که پول نقد در دست و بالتان است و به دنبال فرصت مناسبی برای سرمایهگذاری میگردید داشته باشید. اگر شما جزو افراد دسته دوم هستید باید بدانید که خیلی خوششانس هستید.
۱- در کف بخرید
اصطلاحی در بین معاملهگران و افراد فعال در حوزه خریدوفروش ارزهای دیجیتال وجود دارد که میگوید: «وقتی شدید میریزه بخر!».
خرید در زمانی که شیب نمودارهای بازار نزولی است و قیمتها کاهش زیادی پیدا کرده است، از سال ۲۰۰۹ تاکنون استراتژی برنده برای سرمایهگذاران بیت کوین بوده است. این یک مفهوم تازه نیست. مَثلی قدیمی در میان افراد فعال در امور مالی رایج است که میگوید؛ «زمانی که خون در خیابانها جاری شده، بخر!».
رویکرد سرمایهگذاری در ارز دیجیتال مانند خرید مواد غذایی است. شما به دنبال بهترین معامله هستید. وقتی شما برای خرید مواد غذایی میروید، میدانید که چه چیزی میخواهید و پیشزمینه و تصوری نیز از قیمت آن دارید.
مثلا اگر بخواهید در زمستان توت فرنگی بخرید، چون در فصل مناسب آن نیستید، قیمت آن ۲۰% بیشتر از حالت معمول آن است و ممکن است این موضوع شما را از خرید توت فرنگی منصرف کند.
سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال مانند خرید کردن است
در ارز دیجیتال نیز شرایط مشابهی حاکم است. اگر فکر میکنید ارزی ارزشمند است و در آینده نیز باارزشتر خواهد شد، آن را بخرید. اما اگر گمان میکنید که در حال حاضر قیمت ارزی فراتر از ارزش واقعی آن است و یا این که بازار به گونهای پیش رفته که ارزش آن بیشتر از چیزی است که شما برای آن در نظر داشتید، اقدام به خرید نکنید.
مثلا قیمت یک سکه در طول دوره بازار صعودی از ۵ دلار به ۲۰ دلار افزایش میباید و زمانی که بازار میریزد، قیمتش تا ۱۰ دلار پایین میآید. این اتفاق را کاهشی از ۲۰ دلار تعبیر کنیم یا افزایشی از ۵ دلار؟
هر دوی این دیدگاهها درست است. قیمت سکه میتواند افزایش یا کاهش یابد، اما در این نقطه کف موقت خود را در ۱۰ دلار ایجاد کرده و پایینتر از این نرفته است. بنابراین احتمال اینکه دوباره به قیمت ۲۰ دلار و یا بالاتر برسد بیشتر است. اما در نهایت، بدترین چشمانداز ممکن برای من ۵ دلار خواهد بود و حالت بدون ضرر ۱۰ دلار است.
این مثال بسیار ساده است، اما باعث میشود که شما جان کلام را دریابید. در واقعیت، پارامترها و متغیرهای بسیار زیادی وجود دارد که شما باید هنگام سبک و سنگین کردن ریسک و پاداش آن را در نظر بگیرید.
هر چه مقالات بیشتری با عنوان «پایان بیت کوین» یا «مرگ بیت کوین» میبینید، باید بیشتر به سرمایهگذاری خود خوشبین و امیدوار شوید، چون نشان میدهد احتمالا کف قیمت هستیم یا در نزدیک آن قرار داریم. به اخبار توجه نکنید. به عنوان مثال، چندی پیش CNBC درست در زمان اوج روند صعودی (ژانویه ۲۰۱۸)، پستی با عنوان «چگونه میتوان ریپل خرید» منتشر کرد. تقریبا بلافاصله پس از آن قیمت XRP تا ۵۰% سقوط کرد
۲- مطالعه کنید
جیم ران (Jim Rohn)، کارآفرین، نویسنده و سخنران انگیزشی آمریکایی در رابطه با اهمیت آموزش و مطالعه جمله معروفی دارد:
آموزش شما را زنده و جاودان خواهد کرد؛ خودآموزی به شما ثروت و مکنت میبخشد.
اگر شما از آن دست کسانی هستید که سرمایهگذاری کردهاید و حالا شاهد این هستید که پولتان کمتر و کمتر میشود و دارید ضرر میکنید، از این فرصت استفاده کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.
من نیز زمانی که با بازار نزولی مواجه شدم به یادگیری تحلیل تکنیکال روی آوردم و یک استراتژی سرمایهگذاری برای خود ایجاد کردم.
متاسفانه در آن برهه زمانی، من با پول نقد در دست منتظر نبودم که قیمت کفی بسازد و من در آن نقطه وارد بازار شوم. بلکه من پیش از شروع روند نزولی هر چه را که داشتم در ارز دیجیتال سرمایهگذاری کرده بودم. ارزش سرمایهی من در مدت زمان کوتاهی ۵۰% کاهش یافت. هر زمانی که وارد حساب کاربری صرافی خود میشدم، افسردگی و ناامیدی بر من مستولی میشد و حس میکردم یک احمق به تمام معنا هستم.
اما خیلی کلهشقتر از آن بودم که شکست و ضرر را بپذیرم. در نتیجه آغاز به یادگیری کردم، کاری که باید پیش از ورود به بازار انجام میدادم. ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است و هیچ وقت برای آموختن دیر نیست.
نمودارهای قیمتی را چک کنید و آغاز به یادگیری الگوهای مختلف کنید. برخی تحلیل تکنیکال را علمی ساختگی میدانند، اما من بر این عقیدهام که تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال نسبت به بورس کاربرد بیشتری دارد.
الگوهای نمودار شمعی


شاید علت این تفاوت وضعیت احساسی حاکم بر بازار است. بازار بورس اصولا دارای معاملهگران و سرمایهگذارانی باتجربه است. اما بیشتر سرمایهگذاران ارز دیجیتال افرادی مبتدی و یا سرمایهگذار خرد هستند. در نتیجه زمانی که بازار دچار بیثباتی و نوسان میشود، مستعد این هستند که دچار فومو (ترس از دست دادن سود که خرید غیرمنطقی را در پی دارد) شوند.
سرمایهگذاران نهادی به تازگی و به تدریج ورود به بازار ارز دیجیتال را آغاز کردند. کمبود و عدم جاافتادگی ابزارها و منابع در دسترس در این فضا برای مشارکت سرمایهگذاریهای بزرگ حس میشود. همین امر سبب شده است که این بازار احساسات محور و بدون مانع رشد کند و همانطور که امروز نیز شاهدش هستیم تا این حد پرنوسان باشد.
تحلیل تکنیکال به روانشناسی وابسته است و تلاش میکند تا احتمالات مختلفی که ممکن است در هر نقطه از نمودار روی دهد را بررسی کند و دریابد. این رویکرد نوسانات بازار را بررسی میکند و سعی میکند که با استفاده از آن تحلیلی درست از وضعیت بازار ارائه دهد.
درک این نکته که تحلیل تکنیکال پیشبینی آینده نیست، از اهمیت بالایی برخوردار است. تحلیل تکنیکال در واقع دریافتن و سر درآوردن از تمام عواقب و پیامدهای احتمالی و آمادهسازی خود به بهترین نحو در صورت وقوع هر کدام از آنهاست. میتوان گفت تحلیل تکنیکال به نوعی مدیریت ریسک است.
به عنوان مثال؛ سعی نکنید که کف روند نزولی را دریابید تا پتانسیل کسب سود خود را افزایش دهید. در عوض منتظر تایید پایان روند نزولی باشید. این بدان معناست که شاید شما سود ناشی از افزایش قیمت اولیه را از دست دهید، اما در مقابل شما با ریسک کمتری وارد بازار شدید.
پیش از خرید هر چیزی، باید حداقل ۱ ماه نمودار آن را زیر نظر داشته باشید و بررسیاش کنید. کانالهایی که قیمت بین آنها در نوسان است را بشناسید، تاریخچه آن را بررسی کنید و ببینید که در گذشته چگونه به خبرهای مثبت و منفی واکنش نشان داده است.
وقتی که شما سکهای را شناسایی میکنید و فکر میکنید که سرمایهگذاری خوبی است:
⦁ نمودار را بررسی کنید.
⦁ نقطهای که به نظرتان برای ورود مناسب است را تشخیص دهید.
لیمیت اوردری برای خرید در آن نقطه تنظیم کنید.
⦁ اجازه بدهید سفارش شما کار خود را بکند و رهایش کنید.
باور کنید مرحله آخر، سختترین بخش ماجراست. یکی از بزرگترین مشکلات افراد در حوزهی خریدوفروش، پایبند ماندن به استراتژیشان است. آنها زمان زیادی را صرف میکنند تا نقطه ورود را پیدا کنند، اما زمانی که لیمیت اوردرشان را تنظیم میکنند، مینشینند و به آن نگاه میکنند تا سفارششان انجام شود. این ایده بسیار بدی است.
تلوزیونتان را روشن کنید، پلیاستیشن بازی کنید، یا هر کاری که دوست دارید انجام دهید و در کنار آن گوشه چشمی نیز به نمودارها داشته باشید تا خریدتان انجام شود. خیره ماندن به نمودار پس از اینکه سفارشتان را تنظیم کردید، این شرایط را فراهم میکند تا به خودتان اجازه دهید که در تصمیمتان مردد شوید و این به مثابه آن است که به پاشنه آشیلتان شلیک کنید.
پیدا کردن بهترین نقطه ورود، سختتر از چیزی است در اینجا به آن اشاره کردیم. بهتر است یک دوره تحلیل تکنیکال را بگذرانید یا خودتان به صورت خودآموز و با خواندن کتاب و تماشای ویدئوهای معتبری که در این زمینه وجود دارد به فراگیری آن بپردازید.
هفت مورد از ویرانگرترین اشتباهات در تحلیل
تحلیل تکنیکال یکی از رایجترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است. این نوع تحلیل را میتوان در هر نوع بازار مالی اعمال کرد و فرقی ندارد که این بازار مالی بازار بورس، طلا و یا ارزهای دیجیتال باشد. اگرچه یادگیری مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال راحت است، اما مهارت پیدا کردن و رسیدن به درجه استادی در این تحلیل دشوار است. وقتی که مهارت جدیدی را میآموزید، بسیار طبیعی است که در میانه راه اشتباه کنید. در فضای سرمایهگذاری و ترید، این اشتباهات در تحلیل تکنیکال خطرناک هستند و اگر از آنها درس نگیرید، به تدریج همه سرمایه خود را از دست خواهید داد؛ یادگیری از اشتباهات چیز خوبی است اما اصل بر آن است که تا آنجا که ممکن است از انجام اشتباه خودداری شود.
در این مقاله به معرفی ۷ مورد از رایجترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال پرداخته میشود. اگر تازهکار هستید، بهتر است ابتدا به یادگیری مفاهیم اولیه این تحلیل بپردازید. حال ببینیم این اشتباهات رایجی که تریدرهای تازهکار انجام میدهند، کدامها هستند.

-1 حد ضرر یکی از مهمترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال

متوقف کردن ضرر و گذاشتن حد ضرر (Stop Loss) در ترید و سرمایهگذاری بسیار اهمیت دارد. علیرغم این که چنین کاری بسیار ساده است، اما اشتباهات زیادی در این زمینه دیده میشود. حفظ سرمایه باید اولین اولویت برای هر سرمایهگذار و تریدر باشد ترید کار مخاطرهآمیزی است و اولین قدم در انجام آن بُرد نیست؛ بلکه جلوگیری از باخت است. به همین خاطر بهتر است که از وجوه کم شروع شود و یا حتی با اکانتهای دمو شروع شود و پولی را که با مشقت کسب کردهایم، به خطر نیاندازیم.
تنظیم حد ضرر منطقی ساده دارد و باید پوزیشن معاملاتی شما در نقطهای باطل شود و در آن نقطه به اشتباه خود اقرار کنید. اگر این نگرش را مورد استفاده قرار ندهید، در درازمدت با ضررهای سنگینی مواجه خواهید شد. یک ترید بد ممکن است به ضرر سبد سهام شما باشد و اگر آن را زود نبندید، تا حدود زیادی ارزش پورتفولیوی شما را پایین بیاورد.
2- ترید بیش از حد
اشتباه رایجی که بسیاری از تریدرهای تازهکار انجام میدهند، این است که فکر میکنند که دائما باید در حال ترید باشند. ترید نیاز به تحلیل و صبر دارد و گاهی باید مدتها منتظر یک سیگنال باشیم.
بعضی از تریدرهای حرفهای، دو تا سه ترید در سال انجام میدهند و سود چشمگیری نیز از این تریدهای کم کسب میکنند. این نقل قول از جسی لیور مور (Jesse Livermore) که یک تریدر روزانه مشهور است را همواره به یاد داشته باشید؛ او میگوید:
پول با نشستن کسب میشود نه با ترید
هرگز به خاطر خودِ ترید وارد آن نشوید و اعتیادگونه به ترید نپردازید. در بعضی از شرایط بازار، بهتر است که کاری انجام ندهیم و تنها منتظر باشیم. این سیاست “کاری انجام ندادن” باعث میشود بتوانیم سرمایه خود را حفظ کنیم و زمانی که شرایط بازار بهتر شد، از این سرمایه به نحو احسن استفاده کنیم. به یاد داشته باشید که موقعیتها همیشه بر میگردند و برای برگشتن آنها تنها لازم است منتظر بمانیم.
یکی از اشتباهاتی که در تحلیل تکنیکال بسیار دیده میشود، این است که بسیاری از تریدرها بر تایم فریم کوتاه مدت تاکید میکنند؛ تکیه بر تایم فریم کوتاه مدت باعث ریسک زیادی میشود و نسبت ریسک به ریوارد آن بسیار بالا است. همواره تایم فریمهای طولانی مدت تصویر بهتری را نشان میدهند و معمولا بازده بهتری هم دارند.
البته ناگفته نماند که تعداد زیادی تریدر روزانه و کوتاه مدت هم وجود دارند که استراتژیهای خاص خود را دارند و معاملات سودآوری را انجام میدهند. ولی در کل، ترید روزانه برای مبتدیان توصیه نمیشود.
۳- ترید انتقامی
بسیار دیده شده که افرادی میخواهند فورا ضرر زیادی را جبران کنند و به همین خاطر است که این نوع ترید، ترید انتقامی نامیده میشود. مهم نیست که سابقه فرد در تحلیل تکنیکال چقدر باشد، این اشتباه معمولا برای تعداد زیادی از تریدرها رخ میدهد. هر اندازه که تریدر ماهری باشیم و هر نوع تریدی انجام دهیم، باز هم باید از تصمیمات مبتنی بر احساسات دوری کنیم.
آرام ماندن در زمانی که اوضاع خوب است، کار راحتی است و یا زمانی که اشتباهات شما کوچک است، ممکن است زود از کوره در نروید؛ اما زمانی که شرایط وخیم میشود و همه افراد بازار میترسند، آیا میتوانید آرام بمانید؟
وقتی ما صحبت از تحلیل تکنیکال میکنیم، یعنی ما در حال تحلیل هستیم و باید از تصمیمات عجولانه و احساساتی خوددداری کنیم. اگر میخواهید به جمع تریدرهای بزرگ بپیوندید، باید بتوانید حتی بعد از بزرگترین اشتباهات نیز آرام بمانید و آرامش خود را حفظ کنید. همواره از تصمیمات احساسی دوری کنید و بر یک نگرش منطقی تمرکز کنید.
انجام ترید بعد از یک ضرر بزرگ، اغلب منجر به ضررهای بزرگتر میشود. بسیاری از تریدرهای بزرگ بعد از این که ضرر میکنند، مدتی را استراحت میکنند و در این مدت تریدی انجام نمیدهند. این تریدرها بعد از استراحت کامل و آماده شدن، دوباره وارد فضای ترید میشوند.
۴- لجبازی و تغییر ندادن نگرش
اگر میخواهید یک تریدر موفق باشید، باید از تغییر نگرش خود نترسید. بازار دائما در حال تغییر است و شما باید قادر باشید که خود را با این تغییرات وفق دهید. این تغییرات باید خیلی سریع از جانب شما شناسایی شوند و به یاد داشته باشید که یک استراتژی که در یک بازار خاص کار میکند، ممکن است در بازارهای دیگر کارایی لازم را نداشته باشد. این یکی از درسهای مهم در زمینه تحلیل تکنیکال است و تحلیلهای شما باید همواره به روز و مطابق تغییرات باشد.
همواره باید به طرف مقابل فرضیههای خود هم دقت کنید و در این صورت است که میتوانید تصمیمات جامع و خوبی بگیرید.
تعصبات و تمایلات همواره تصمیمگیری شما را تحت تاثیر قرار میدهند و بر قضاوت شما تاثیر میگذارند. مطمئن شوید که حداقل این تعصبات و تمایلات را میشناسید؛ شناخت آنها کمک میکند که از تاثیر آنها بیشتر در امان باشید.
۵- نادیده گرفتن شرایط وخیم بازار
زمانهایی وجود دارد که تحلیل تکنیکال قابلیت پیشبینی خود را در بازار از دست میدهد. در این شرایط، احساسات و روانشناسی جمعی وارد کار میشود و عرضه و تقاضا را بسیار نامتناسب میکند. به عنوان مثال، شاخص RSI را در نظر بگیرید؛ اگر این شاخص زیر ۳۰ باشد، به معنی آن است که فروش بیش از حد صورت گرفته است. اما زمانی که این شاخص به زیر ۳۰ رفت، آیا میتوان آن را به عنوان سیگنالی برای خرید تعبیر کرد؟ قطعا این طور نیست و این تنها نشان میدهد که قدرت فروشندگان بیش از قدرت خریداران است.
RSI در شرایط وخیم بازار به سطوح آستانهای میرسد و حتی ممکن است تک رقمی شود؛ اما هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که بازار در حال برگشت است. پس در نظر داشته باشید که در شرایط وخیم بازار، بسیاری از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال درست کار نمیکنند.
تکیه کورکورانه بر این ابزارهای تکنیکال، ممکن است شما را با ضرر زیادی مواجه کند. در شرایط وخیم بازار، ممکن است بازار در جهتی خاص حرکت کند و هیچ ابزاری نتواند آن را متوقف کند. پس باید متوجه اوضاع و شرایط باشید و تنها بر یک ابزار تکیه نکنید. این درسی گرانبها در تحلیل تکنیکال است که باید بسیار مورد توجه قرار گیرد.
۶- فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال با چیزهای مطلق سر و کار ندارد، بلکه با احتمالات سر و کار دارد. پیشبینیهایی که با استفاده از تحلیل تکنیکال انجام میشوند، قطعی نیستند و هیچ ضمانتی برای وقوع آنها نیست. استراتژی شما هر چه که باشد، باز هم احتمالی است و گاهی نیز پیش میآید که احتمال وقوع چیزی بسیار بالاست؛ اما در نهایت اتفاق نمیافتد.
لازم است که همواره این مطلب را در تنظیم استراتژیهای خود در نظر بگیرید. هر چقدر هم که تجربه داشته باشید، نباید انتظار داشته باشید که بازار از تحلیل شما تبعیت کند. اگر چنین انتظاری داشته باشید، حجم زیادی از سرمایه را وارد بازار میکنید و متحمل ریسک بسیار زیادی خواهید شد.
۷- تبعیت کورکورانه از تریدرهای دیگر
برای مهارت یافتن در هر چیزی نیاز به گذر زمان دارید. ترید در بازارهای مالی نیز از این قاعده مستثنی نیست. شرایط این بازارها مرتب در حال تغییر است و به مرور زمان میتوان خود را با این تغییرات وفق داد. یکی از بهترین روشهای یادگیری، دنبال کردن تحلیلگرها و تریدرهای باتجربه است.
اگر میخواهید که دائما پیشرفت کنید، باید نقاط قوت خود را شناسایی کرده و در آنها سرمایهگذاری کنید. این نقاط قوت چیزهایی هستند که شما را از تریدرهای دیگر متمایز میکنند. اگر مصاحبههای تریدرهای مختلف را بخوانید، متوجه میشوید که این تریدرها از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند و ممکن است یک استراتژی برای یک تریدر جواب دهد و برای تریدر دیگر چنین نباشد.
روشهای زیادی برای کسب سود از بازار وجود دارد و شما باید روشی را پیدا کنید که با شخصیت و سبک ترید شما تناسب داشته باشد.
دنبال کردن کورکورانه ترید دیگران ممکن است برای مدتی کار کند، اما در نهایت شما را با ضرر مواجه خواهد کرد. البته این بدین معنی نیست که نباید دیگران را دنبال کرد و از آنها چیز آموخت، بلکه این یعنی استراتژیهای ترید مختلف است و ممکن است استراتژی یک تریدر بزرگ و حرفهای در سیستم شما جایی نداشته باشد.
کلام آخر
در این مقاله به بررسی تعدادی از اشتباهات در تحلیل تکنیکال پرداختیم. به یاد داشته باشید که ترید کار آسانی نیست و بهتر است همواره نگرشی بلند مدت به نسبت آن داشته باشیم.
بهبود تدریجی در ترید، فرآیندی است که زمان میبرد و باید تمرین زیادی در این راستا برای پالایش استراتژیها و فرمولبندی ایدههای خود انجام داد؛ از این طریق است که میتوان نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرد و تصمیمات خود در زمینه ترید و سرمایهگذاری را کنترل کرد.
وبلاگ پیش فرض
آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی پرچم (Flag Pattern)
هرگاه سرمایه گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می کشد، نوساناتی تشکیل می شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی (bear) و نزولی (bull) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می کند و ادامه ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند.هنگامی که الگو شکل می گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می یابد.
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاران، روند صعودی به تدریج کم می شود و سپس به حالت اول باز می گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می شود، روند صعودی ادامه پیدا می کند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می رسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.

وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی &#۸۲۲۱; فنجان برعکس و دسته&#۸۲۲۱; پدید می آید.

الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب می شود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
. Ut elit tellus, luctus nec ullamcorper mattis, pulvinar dapibus leo.

الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.

الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف ها و سقف های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف های قیمتی پایین تر و پایین تر را بهم وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می آید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می شود. معمولاً قیمت پس از شکل گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می کند یا ریزش پیدا می کند تا لااقل به قیمت هدف اش برسد، که طبق فرمول های زیر محاسبه می شود.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین تر از راس راست آن است.

نمونه ای از الگوی گوش ماهی افزایشی
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می دهد.
قله ها و دره های سه گانه
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دو گانه
الگوی قیمتی کف دو گانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کف های دوگانه قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود و سرمایه گذاران خرید را انجام می دهند. قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی کف دو گانه صعود می کند و این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود.

الگوی کف دوگانه
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کف های قیمتی و خط های مقاومت، آخرین سقف های قیمتی را بهم وصل می کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می گیرد که نوسانات قیمت ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است

الگوی الماس
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت ها است. این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است،
یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود. قیمت پس از شکل گیری این الگو افت می گند.

الگوی مستطیل بالا
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می گیرد. کف های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می شوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می کنند و دارایی خود را می فروشند.

الگوی سر و شانه
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگو ها بسیار مهم است. البته این الگو ها همیشه درست نمی گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگو ها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگو ها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
در دنیای معاملات، بهخصوص معاملات ارزهای دیجیتال، هر معاملهگر در طول زمان و در پی سود و ضررهای مکرر، تجربیات ارزشمندی به دست میآورد. ریچارد ویتوریا (Richard Vitoria)، سرمایهگذار مشهور ارزهای دیجیتال و حامی شرکتهای مبتنی بر بلاک چین، در مقالهای که برای کوین تلگراف نوشته است، تجربیات شخصی، دیدگاهها و امیدهای خود را در مورد راهبردهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به اشتراک گذاشته است. در ادامه، برای مطالعه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید.
طی چند سال گذشته، من بیش از ۱۲میلیون دلار از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دست آوردهام. حتی اندکی سود برداشت نکردم تا زمانی که سود من در دسامبر ۲۰۱۷ به اوج خود رسید و سرمایهام صدها برابر شد. زمانبندی فوقالعاده بود و من هم از آن استفاده کردم. بااینحال، فقط درصد اندکی از سود حسابم را برداشت کردم تا بقیه آن را روی یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کنم.
سپس، بازار سقوط کرد. من نه موقعیتهای خرید یا فروش خودم را فروختم و نه مجددا ریسک کردم. تنها کاری که کردم، شرکت در چند پیشفروش عرضه اولیه سکه (ICO) و اضافهکردن میزان ریسک و البته میزان ضرر سرمایهگذاریهایم بود. نکات زیر مواردی هستند که من از همراهبودن با فرازوفرودهای بازار یاد گرفتم:
۱. ذخیره و انباشت کوین (هودل کردن) راهبرد آسانی است؛ اما سودآورترین روش سرمایهگذاری نیست. اگر تنها رویکرد سرمایهگذاری شما در بیثباتترین بازاری که تاکنون وجود داشته، «سرمایهگذاری طولانیمدت با خوشبینی خودفریبانه» بوده است، مثل کاری که من انجام دادم، ممکن است فرصتهایتان را از دست بدهید. اعتماد طولانیمدت شروع خوبی برای سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال است. بااینحال، شناسایی چرخهها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهایی که بهمدت طولانی در وضعیت نزولی قرار میگیرند، بهتر است.
۲. در زمان بحران، روی کوینهای بزرگتر و ارزهای دیجیتال باثبات (stablecoin) سرمایهگذاری کنید و زمانی که شرایط عادیتر است، نگاهی به کوینهای کوچکتر داشته باشید.

استفاده از استیبل کوینها در بازار نزولی به حفظ سرمایه کمک میکند
۳. وضعیت آلت کوینهای خود را حداقل هر سه ماه یکبار بررسی کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است آنها را از دست بدهید. گاهی اوقات، کوینها از فهرست صرافیها خارج میشوند، صرافیها تعطیل میشوند یا پروتکل توکنها ارتقا داده میشود. مطمئن شوید که تعداد آلت کوینهای مختلفی که روی آنها سرمایهگذاری میکنید، قابلمدیریت و قابلکنترل هستند. تا زمانی که بازار در حال رشد باشد، آلت کوینها نیز همگام با افزایش قیمتها به رشد خود ادامه میدهند. بنابراین، نیازی نیست که هر آلت کوینی را که میپسندید، وارد سبد سرمایهگذاری خود کنید.
۴. یک برنامه کتبی برای خروج از معامله داشته باشید. حداقل یک مرجع برای چگونگی انجام معاملات خود داشته باشید و بر اساس آن معامله کنید. نباید در میانه انجام یک معامله به فکر استراتژی خروج بیفتید. سه سال پیش، من هیچ استراتژی و برنامهای برای خروج نداشتم؛ اما اکنون دارم. برنامه خروج من شامل تنوعبخشیدن به سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه به سایر صنایع نیز میشود.
۵. خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت غیرممکن است. چندان واقعبینانه نیست اگر تصور کنید که بازار بعد از ماهها افت، تغییر مسیر میدهد و چند دقیقه بعد از خرید شما، روندی صعودی را آغاز میکند. من بارها تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را چند ماه بعد از خرید یک کوین از دست دادم و بعد، سودی چهل برابر به دست آوردم.
۶. به مرحله فعلی پروژهای که میخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید، توجه کنید. شبکههایی مانند پلیمث (Polymath) وجود دارند که ممکن است در طولانیمدت بسیار موفق و سودآور باشند. بااینحال، آنها برای راهاندازی شبکه خود، اقدام به جذب سرمایه کرده و از آن سرمایه برای توسعه محصول، تحقیقات بازار، غلبه بر موانع مهم قانونگذاری، آزمایش و دیگر موارد استفاده کردند. همه این موارد سالها طول میکشد. در این مدت، این توکنها از طریق توزیع بین سرمایهگذاران و توصیهکنندگان، به بازار عرضه میشوند؛ درحالیکه هنوز تقاضا یا کاربرد خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، توجهها معطوف به سایر پروژهها میشود و قیمتها بهشدت افت میکنند. همه ما هیاهوی شرکت در عرضههای اولیه را دوست داریم؛ بااینحال، میتوان طی سالهای بعد با قیمت پایینتر و ریسک بسیار کمتر، روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کرد که محصولات اثباتشده و همچنین طرح تجاری تصویبشده و قانونی دارند و آماده بازاریابی هستند.
۷. بازار ارزهای دیجیتال برای همه مناسب نیست. مادرم همیشه به من میگفت:
اگر پول درآوردن تا این حد آسان بود، همه این کار را میکردند.
برای من شبیه به این است که کسی به رافائل نادال بگوید:
اگر با ضربهزدن با راکت به یک توپ میشد به این آسانی پول درآورد، همه این کار را میکردند.
بله! در دنیای ارزهای دیجیتال میتوانید خیلی سریع پول بسیاری به دست آورید. اما، به همین سرعت نیز ممکن است پول بسیاری را از دست بدهید. برای اینکه در این بازار بتوانید «رقابت» کنید، باید ذهنی آماده، دلی بیپروا و اطلاعاتی موثق داشته باشید. علاوه بر این، توصیه میکنم زمانبندی مناسبی را هم در نظر بگیرید و بدانید دقیقا چه میکنید. البته باید تا حدودی شانس هم بیاورید. به یاد داشته باشید تنیس بازیکردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست.

تنیس بازی کردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست!
۸. اگر ارزهای دیجیتال تنها دارایی شما است، تا زمانی که صددرصد مطمئن نشدهاید که نیازی به قرضگرفتن پول (هر چقدر که باشد) در آیندهای نزدیک ندارید، وام و قرض خود را بازپرداخت نکنید. اگر شغل کارمندی خود را رها کنید و حقوق ثابت نداشته باشید، خودتان باید از پس خودتان بربیایید و معاملهکردن در این موقعیت بسیار خطرناک است. علاوه بر این، دیگر از مزایای بیمه و وام مجدد هم خبری نیست.
۹. مانند اکثر مردم نباشید و بر اساس ترس دست به کاری نزنید. حداقل نسبت به افکاری که در ذهنتان است آگاه باشید. برای بسیاری از مردم، زمان مناسب برای ورود به بازار هیچگاه پیش نمیآید؛ وقتی بازار افت میکند، میگویند «تمام شد» و وقتی بازار اوج میگیرد، میگویند «خیلی دیر است». آنها همیشه بهانهای دارند که از ترس نشأت گرفته و به آنها اجازه نمیدهد کاری جالب، پرخطر و ماجراجویانه را امتحان کنند. من پسرعمویی دارم که تا توانست در مورد بازار تحقیق کرد، بهقدری طولانی و عمیق که انگار داشت مدرک دکترا میگرفت. در نهایت هم سرمایهگذاری نکرد. نیازی به این همه تحقیق نبود. تحقیقِ بیش از حد از جذابیت معاملهگری میکاهد.
۱۰. ما اصلا نمیدانیم که چه قیمتی «بیش از اندازه زیاد» یا «بیش از اندازه کم» است. ارزهای دیجیتال غیرقابل پیشبینی هستند و اغلب در قیمتهای خیلی کم یا خیلی زیاد و در سقفهای بالاتر یا در کفهای پایینتر قرار دارند. نوسانات در این بازار را باید با دیدگاهی وسیعتر از آنچه در بازارهای سنتی به کار میبستیم، ارزیابی کنیم. سه سال پیش، پدر و مادرم به من گفتند که موجودی اتر آنها را با قیمت ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه پذیرفتم. بههرحال، پول آنها بود و من باید این کار را میکردم. اما وقتی چند روز بعد، قیمت اتر هنوز در حال افزایش بود، با خودم فکر کردم:
باورم نمیشود که در این مورد به حرف پدرومادرم گوش کردهام. آنها اصلا نمیدانستند اتریوم تا چه اندازه میتواند صعود کند.
چند روز بعد همان میزان اتر را با قیمت ۶۰ دلار برای آنها خریدم. آیا در پایان سال ۲۰۱۲، ۱۳ دلار برای بیت کوین «بیش از اندازه زیاد» نبود؟ البته که بود! اغلب افراد به این دلیل میفروشند که اصلا نمیدانند یک کوین تا چه اندازه میتواند صعود کند یا چون «نقد بهتر از نسیه است». مشکل من برعکس است؛ بازار در حال سقوط است و من با خود فکر میکنم که هرگز نمیفروشم. این بیش از اندازه کم است.
قیمت باز هم پایینتر و پایینتر میرود و سرمایه من هم با آن سقوط میکند، چون برای من، همیشه قیمت برای فروش «بیش از اندازه کم» است. این مسئله چندان پیچیده نیست. من باید یک روش کاربردی برای تعیین حد ضرر داشته باشم و بهتر عمل کنم

تعیین حد ضرر و خروج از معامله در زمان مناسب، از ضروریترین تواناییهای موردنیاز برای ترید است
۱۱. برای اوقاتی که نمودارها قرمز و بازار در حال سقوط است یا هنگامی که بازار نزولی یک سال طول میکشد، حتما دوستی بالغ و آگاه در این صنعت داشته باشید تا به شما بگوید:
اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه اتفاقی میافتد. من بارها چنین وضعیتی را پیش از این تجربه کردهام.
اگر این جملات را از کسی بشنوید که از اوضاع آگاه است و حساب کار خودش را میداند، حس خیلی خوبی پیدا خواهید کرد.
۱۲. بین عملکرد خودتان در بازار و عملکرد آینده بازار تمایز قائل شوید. عملکرد خوب شما به این معنا نیست که بازار برای همیشه صعودی خواهد بود. همچنین اگر بهخاطر ورود در اوج قیمتی و افت قیمت پس از آن مضطرب هستید، به این معنا نیست که بازار دیگر هیچوقت صعود نمیکند. برخی از دوستان من، اگر ضرر کنند دیگر حتی حاضر نمیشوند یک دلار دیگر وارد بازار کنند. در واقع، اگر شما نمیتوانید از لحاظ روانی متحمل یک ضرر دیگر شوید به این معنا نیست که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت. سرمایهگذاری به نوعی شبیه زندگی عاطفی است؛ اینکه کسی دل شما را شکسته است، به این معنا نیست که همه میتوانند قلب شما را بشکنند، حتی اگر شما به خودتان این را بگویید. در مورد تصمیمهایتان صحبت کنید تا برای خودتان واضحتر و شفافتر شوند. در این صورت دیگر نمیگویید که من خیلی میترسم و اگر پول بیشتری ببازم، خودم را نمیبخشم.
همچنین، دیگر ترسهایتان را حواله بازار نمیکنید و نمیگویید که بازار هرگز دوباره صعود نمیکند. این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند. دست از محافظت از خودتان بردارید و همه چیز را آن گونه که هست ببینید، فارغ از اینکه روی آن سرمایهگذاری کردهاید یا نه.
درسهای بیشتر
نه، اشتباه نکنید. در این بخش، نمیخواهم بگویم پولی را که نمیتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری نکنید.
صرفنظر از نتیجه، برای اینکه شجاعت به خرج دادید و به ندای قلبتان گوش دادید، به خودتان افتخار کنید. البته که ازدستدادن پول ناامیدکننده است و اغلبِ افراد نیز بهاندازهای زیرک هستند که پول از دست ندهند. بااینحال، بیایید این پرسش را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ چند نفر از این افراد، در وهله اول تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار بدهند که احتمال ضرر در آن وجود دارد؟
بهنظر من، سرمایهگذاری و همچنین زندگی، ایجاد تعادل بین کاهش ریسک و استفاده از فرصتها است. هنگامی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید، کدام مورد برایتان جذابتر است؟ میدانم که دوست ندارم فرصتی را از دست بدهم؛ بنابراین، اگر بخواهم شب راحت بخوابم، باید تحمل زیادی در برابر ریسک داشته باشم.
بعضی افرادی که مرا واقعا دوست دارند، بهویژه پدر و مادرم، بهطور مداوم و از سر خیرخواهی به من میگویند؛ به تو گفته بودم که باید میفروختی. درست است، باید میفروختم. اما نه با سود ۴۰ یا ۳۰۰ درصدی، یعنی کاری که آنها کردهاند. من برای این وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال نشدهام. واقعیت این است که من باید زمانی که سود ۱۰,۰۰۰ درصدی داشتم میفروختم.
برخی از دوستان معاملهگرم نیز پشیمان هستند که چرا زمانی که قیمت به اوج خودش رسیده بود، داراییهای دیجیتال خود را نفروختند. یکی از آنها به من گفت:
کاش آن شب در دسامبر ۲۰۱۷، بهجای اینکه مهمانی بگیریم، ارزهایمان را میفروختیم.
درست است. اما آن شب که من از دوستانِ سرمایهگذار در ارزهای دیجیتالام پذیرایی میکردم، به من خیلی خوش گذشت. عالی بود. آن ماهها در بهار و زمستان ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ که ارزهای دیجیتال رشدی دورقمی داشتند و هیچکس نمیداند که من چقدر از آن صعود کیف کردم. بیصبرانه منتظر صعود بعدی هستم و کاملا آمادهام. آمادهام تا یک بار دیگر به اوج برسیم و این بار دیگر بازگشتی وجود نخواهد داشت.
وبلاگ با تصاویر کوچک
آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی پرچم (Flag Pattern)
هرگاه سرمایه گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می کشد، نوساناتی تشکیل می شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی (bear) و نزولی (bull) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می کند و ادامه ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند.هنگامی که الگو شکل می گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می یابد.
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاران، روند صعودی به تدریج کم می شود و سپس به حالت اول باز می گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می شود، روند صعودی ادامه پیدا می کند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می رسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.

وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی &#۸۲۲۱; فنجان برعکس و دسته&#۸۲۲۱; پدید می آید.

الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب می شود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
. Ut elit tellus, luctus nec ullamcorper mattis, pulvinar dapibus leo.

الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.

الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف ها و سقف های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف های قیمتی پایین تر و پایین تر را بهم وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می آید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می شود. معمولاً قیمت پس از شکل گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می کند یا ریزش پیدا می کند تا لااقل به قیمت هدف اش برسد، که طبق فرمول های زیر محاسبه می شود.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین تر از راس راست آن است.

نمونه ای از الگوی گوش ماهی افزایشی
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می دهد.
قله ها و دره های سه گانه
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دو گانه
الگوی قیمتی کف دو گانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کف های دوگانه قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود و سرمایه گذاران خرید را انجام می دهند. قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی کف دو گانه صعود می کند و این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود.

الگوی کف دوگانه
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کف های قیمتی و خط های مقاومت، آخرین سقف های قیمتی را بهم وصل می کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می گیرد که نوسانات قیمت ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است

الگوی الماس
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت ها است. این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است،
یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود. قیمت پس از شکل گیری این الگو افت می گند.

الگوی مستطیل بالا
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می گیرد. کف های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می شوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می کنند و دارایی خود را می فروشند.

الگوی سر و شانه
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگو ها بسیار مهم است. البته این الگو ها همیشه درست نمی گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگو ها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگو ها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
در دنیای معاملات، بهخصوص معاملات ارزهای دیجیتال، هر معاملهگر در طول زمان و در پی سود و ضررهای مکرر، تجربیات ارزشمندی به دست میآورد. ریچارد ویتوریا (Richard Vitoria)، سرمایهگذار مشهور ارزهای دیجیتال و حامی شرکتهای مبتنی بر بلاک چین، در مقالهای که برای کوین تلگراف نوشته است، تجربیات شخصی، دیدگاهها و امیدهای خود را در مورد راهبردهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به اشتراک گذاشته است. در ادامه، برای مطالعه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید.
طی چند سال گذشته، من بیش از ۱۲میلیون دلار از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دست آوردهام. حتی اندکی سود برداشت نکردم تا زمانی که سود من در دسامبر ۲۰۱۷ به اوج خود رسید و سرمایهام صدها برابر شد. زمانبندی فوقالعاده بود و من هم از آن استفاده کردم. بااینحال، فقط درصد اندکی از سود حسابم را برداشت کردم تا بقیه آن را روی یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کنم.
سپس، بازار سقوط کرد. من نه موقعیتهای خرید یا فروش خودم را فروختم و نه مجددا ریسک کردم. تنها کاری که کردم، شرکت در چند پیشفروش عرضه اولیه سکه (ICO) و اضافهکردن میزان ریسک و البته میزان ضرر سرمایهگذاریهایم بود. نکات زیر مواردی هستند که من از همراهبودن با فرازوفرودهای بازار یاد گرفتم:
۱. ذخیره و انباشت کوین (هودل کردن) راهبرد آسانی است؛ اما سودآورترین روش سرمایهگذاری نیست. اگر تنها رویکرد سرمایهگذاری شما در بیثباتترین بازاری که تاکنون وجود داشته، «سرمایهگذاری طولانیمدت با خوشبینی خودفریبانه» بوده است، مثل کاری که من انجام دادم، ممکن است فرصتهایتان را از دست بدهید. اعتماد طولانیمدت شروع خوبی برای سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال است. بااینحال، شناسایی چرخهها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهایی که بهمدت طولانی در وضعیت نزولی قرار میگیرند، بهتر است.
۲. در زمان بحران، روی کوینهای بزرگتر و ارزهای دیجیتال باثبات (stablecoin) سرمایهگذاری کنید و زمانی که شرایط عادیتر است، نگاهی به کوینهای کوچکتر داشته باشید.

استفاده از استیبل کوینها در بازار نزولی به حفظ سرمایه کمک میکند
۳. وضعیت آلت کوینهای خود را حداقل هر سه ماه یکبار بررسی کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است آنها را از دست بدهید. گاهی اوقات، کوینها از فهرست صرافیها خارج میشوند، صرافیها تعطیل میشوند یا پروتکل توکنها ارتقا داده میشود. مطمئن شوید که تعداد آلت کوینهای مختلفی که روی آنها سرمایهگذاری میکنید، قابلمدیریت و قابلکنترل هستند. تا زمانی که بازار در حال رشد باشد، آلت کوینها نیز همگام با افزایش قیمتها به رشد خود ادامه میدهند. بنابراین، نیازی نیست که هر آلت کوینی را که میپسندید، وارد سبد سرمایهگذاری خود کنید.
۴. یک برنامه کتبی برای خروج از معامله داشته باشید. حداقل یک مرجع برای چگونگی انجام معاملات خود داشته باشید و بر اساس آن معامله کنید. نباید در میانه انجام یک معامله به فکر استراتژی خروج بیفتید. سه سال پیش، من هیچ استراتژی و برنامهای برای خروج نداشتم؛ اما اکنون دارم. برنامه خروج من شامل تنوعبخشیدن به سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه به سایر صنایع نیز میشود.
۵. خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت غیرممکن است. چندان واقعبینانه نیست اگر تصور کنید که بازار بعد از ماهها افت، تغییر مسیر میدهد و چند دقیقه بعد از خرید شما، روندی صعودی را آغاز میکند. من بارها تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را چند ماه بعد از خرید یک کوین از دست دادم و بعد، سودی چهل برابر به دست آوردم.
۶. به مرحله فعلی پروژهای که میخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید، توجه کنید. شبکههایی مانند پلیمث (Polymath) وجود دارند که ممکن است در طولانیمدت بسیار موفق و سودآور باشند. بااینحال، آنها برای راهاندازی شبکه خود، اقدام به جذب سرمایه کرده و از آن سرمایه برای توسعه محصول، تحقیقات بازار، غلبه بر موانع مهم قانونگذاری، آزمایش و دیگر موارد استفاده کردند. همه این موارد سالها طول میکشد. در این مدت، این توکنها از طریق توزیع بین سرمایهگذاران و توصیهکنندگان، به بازار عرضه میشوند؛ درحالیکه هنوز تقاضا یا کاربرد خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، توجهها معطوف به سایر پروژهها میشود و قیمتها بهشدت افت میکنند. همه ما هیاهوی شرکت در عرضههای اولیه را دوست داریم؛ بااینحال، میتوان طی سالهای بعد با قیمت پایینتر و ریسک بسیار کمتر، روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کرد که محصولات اثباتشده و همچنین طرح تجاری تصویبشده و قانونی دارند و آماده بازاریابی هستند.
۷. بازار ارزهای دیجیتال برای همه مناسب نیست. مادرم همیشه به من میگفت:
اگر پول درآوردن تا این حد آسان بود، همه این کار را میکردند.
برای من شبیه به این است که کسی به رافائل نادال بگوید:
اگر با ضربهزدن با راکت به یک توپ میشد به این آسانی پول درآورد، همه این کار را میکردند.
بله! در دنیای ارزهای دیجیتال میتوانید خیلی سریع پول بسیاری به دست آورید. اما، به همین سرعت نیز ممکن است پول بسیاری را از دست بدهید. برای اینکه در این بازار بتوانید «رقابت» کنید، باید ذهنی آماده، دلی بیپروا و اطلاعاتی موثق داشته باشید. علاوه بر این، توصیه میکنم زمانبندی مناسبی را هم در نظر بگیرید و بدانید دقیقا چه میکنید. البته باید تا حدودی شانس هم بیاورید. به یاد داشته باشید تنیس بازیکردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست.

تنیس بازی کردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست!
۸. اگر ارزهای دیجیتال تنها دارایی شما است، تا زمانی که صددرصد مطمئن نشدهاید که نیازی به قرضگرفتن پول (هر چقدر که باشد) در آیندهای نزدیک ندارید، وام و قرض خود را بازپرداخت نکنید. اگر شغل کارمندی خود را رها کنید و حقوق ثابت نداشته باشید، خودتان باید از پس خودتان بربیایید و معاملهکردن در این موقعیت بسیار خطرناک است. علاوه بر این، دیگر از مزایای بیمه و وام مجدد هم خبری نیست.
۹. مانند اکثر مردم نباشید و بر اساس ترس دست به کاری نزنید. حداقل نسبت به افکاری که در ذهنتان است آگاه باشید. برای بسیاری از مردم، زمان مناسب برای ورود به بازار هیچگاه پیش نمیآید؛ وقتی بازار افت میکند، میگویند «تمام شد» و وقتی بازار اوج میگیرد، میگویند «خیلی دیر است». آنها همیشه بهانهای دارند که از ترس نشأت گرفته و به آنها اجازه نمیدهد کاری جالب، پرخطر و ماجراجویانه را امتحان کنند. من پسرعمویی دارم که تا توانست در مورد بازار تحقیق کرد، بهقدری طولانی و عمیق که انگار داشت مدرک دکترا میگرفت. در نهایت هم سرمایهگذاری نکرد. نیازی به این همه تحقیق نبود. تحقیقِ بیش از حد از جذابیت معاملهگری میکاهد.
۱۰. ما اصلا نمیدانیم که چه قیمتی «بیش از اندازه زیاد» یا «بیش از اندازه کم» است. ارزهای دیجیتال غیرقابل پیشبینی هستند و اغلب در قیمتهای خیلی کم یا خیلی زیاد و در سقفهای بالاتر یا در کفهای پایینتر قرار دارند. نوسانات در این بازار را باید با دیدگاهی وسیعتر از آنچه در بازارهای سنتی به کار میبستیم، ارزیابی کنیم. سه سال پیش، پدر و مادرم به من گفتند که موجودی اتر آنها را با قیمت ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه پذیرفتم. بههرحال، پول آنها بود و من باید این کار را میکردم. اما وقتی چند روز بعد، قیمت اتر هنوز در حال افزایش بود، با خودم فکر کردم:
باورم نمیشود که در این مورد به حرف پدرومادرم گوش کردهام. آنها اصلا نمیدانستند اتریوم تا چه اندازه میتواند صعود کند.
چند روز بعد همان میزان اتر را با قیمت ۶۰ دلار برای آنها خریدم. آیا در پایان سال ۲۰۱۲، ۱۳ دلار برای بیت کوین «بیش از اندازه زیاد» نبود؟ البته که بود! اغلب افراد به این دلیل میفروشند که اصلا نمیدانند یک کوین تا چه اندازه میتواند صعود کند یا چون «نقد بهتر از نسیه است». مشکل من برعکس است؛ بازار در حال سقوط است و من با خود فکر میکنم که هرگز نمیفروشم. این بیش از اندازه کم است.
قیمت باز هم پایینتر و پایینتر میرود و سرمایه من هم با آن سقوط میکند، چون برای من، همیشه قیمت برای فروش «بیش از اندازه کم» است. این مسئله چندان پیچیده نیست. من باید یک روش کاربردی برای تعیین حد ضرر داشته باشم و بهتر عمل کنم

تعیین حد ضرر و خروج از معامله در زمان مناسب، از ضروریترین تواناییهای موردنیاز برای ترید است
۱۱. برای اوقاتی که نمودارها قرمز و بازار در حال سقوط است یا هنگامی که بازار نزولی یک سال طول میکشد، حتما دوستی بالغ و آگاه در این صنعت داشته باشید تا به شما بگوید:
اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه اتفاقی میافتد. من بارها چنین وضعیتی را پیش از این تجربه کردهام.
اگر این جملات را از کسی بشنوید که از اوضاع آگاه است و حساب کار خودش را میداند، حس خیلی خوبی پیدا خواهید کرد.
۱۲. بین عملکرد خودتان در بازار و عملکرد آینده بازار تمایز قائل شوید. عملکرد خوب شما به این معنا نیست که بازار برای همیشه صعودی خواهد بود. همچنین اگر بهخاطر ورود در اوج قیمتی و افت قیمت پس از آن مضطرب هستید، به این معنا نیست که بازار دیگر هیچوقت صعود نمیکند. برخی از دوستان من، اگر ضرر کنند دیگر حتی حاضر نمیشوند یک دلار دیگر وارد بازار کنند. در واقع، اگر شما نمیتوانید از لحاظ روانی متحمل یک ضرر دیگر شوید به این معنا نیست که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت. سرمایهگذاری به نوعی شبیه زندگی عاطفی است؛ اینکه کسی دل شما را شکسته است، به این معنا نیست که همه میتوانند قلب شما را بشکنند، حتی اگر شما به خودتان این را بگویید. در مورد تصمیمهایتان صحبت کنید تا برای خودتان واضحتر و شفافتر شوند. در این صورت دیگر نمیگویید که من خیلی میترسم و اگر پول بیشتری ببازم، خودم را نمیبخشم.
همچنین، دیگر ترسهایتان را حواله بازار نمیکنید و نمیگویید که بازار هرگز دوباره صعود نمیکند. این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند. دست از محافظت از خودتان بردارید و همه چیز را آن گونه که هست ببینید، فارغ از اینکه روی آن سرمایهگذاری کردهاید یا نه.
درسهای بیشتر
نه، اشتباه نکنید. در این بخش، نمیخواهم بگویم پولی را که نمیتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری نکنید.
صرفنظر از نتیجه، برای اینکه شجاعت به خرج دادید و به ندای قلبتان گوش دادید، به خودتان افتخار کنید. البته که ازدستدادن پول ناامیدکننده است و اغلبِ افراد نیز بهاندازهای زیرک هستند که پول از دست ندهند. بااینحال، بیایید این پرسش را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ چند نفر از این افراد، در وهله اول تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار بدهند که احتمال ضرر در آن وجود دارد؟
بهنظر من، سرمایهگذاری و همچنین زندگی، ایجاد تعادل بین کاهش ریسک و استفاده از فرصتها است. هنگامی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید، کدام مورد برایتان جذابتر است؟ میدانم که دوست ندارم فرصتی را از دست بدهم؛ بنابراین، اگر بخواهم شب راحت بخوابم، باید تحمل زیادی در برابر ریسک داشته باشم.
بعضی افرادی که مرا واقعا دوست دارند، بهویژه پدر و مادرم، بهطور مداوم و از سر خیرخواهی به من میگویند؛ به تو گفته بودم که باید میفروختی. درست است، باید میفروختم. اما نه با سود ۴۰ یا ۳۰۰ درصدی، یعنی کاری که آنها کردهاند. من برای این وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال نشدهام. واقعیت این است که من باید زمانی که سود ۱۰,۰۰۰ درصدی داشتم میفروختم.
برخی از دوستان معاملهگرم نیز پشیمان هستند که چرا زمانی که قیمت به اوج خودش رسیده بود، داراییهای دیجیتال خود را نفروختند. یکی از آنها به من گفت:
کاش آن شب در دسامبر ۲۰۱۷، بهجای اینکه مهمانی بگیریم، ارزهایمان را میفروختیم.
درست است. اما آن شب که من از دوستانِ سرمایهگذار در ارزهای دیجیتالام پذیرایی میکردم، به من خیلی خوش گذشت. عالی بود. آن ماهها در بهار و زمستان ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ که ارزهای دیجیتال رشدی دورقمی داشتند و هیچکس نمیداند که من چقدر از آن صعود کیف کردم. بیصبرانه منتظر صعود بعدی هستم و کاملا آمادهام. آمادهام تا یک بار دیگر به اوج برسیم و این بار دیگر بازگشتی وجود نخواهد داشت.
وبلاگ شطرنجی
آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی پرچم (Flag Pattern)
هرگاه سرمایه گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می کشد، نوساناتی تشکیل می شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی (bear) و نزولی (bull) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می کند و ادامه ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند.هنگامی که الگو شکل می گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می یابد.
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاران، روند صعودی به تدریج کم می شود و سپس به حالت اول باز می گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می شود، روند صعودی ادامه پیدا می کند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می رسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.

وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی &#۸۲۲۱; فنجان برعکس و دسته&#۸۲۲۱; پدید می آید.

الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب می شود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
. Ut elit tellus, luctus nec ullamcorper mattis, pulvinar dapibus leo.

الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.

الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف ها و سقف های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف های قیمتی پایین تر و پایین تر را بهم وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می آید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می شود. معمولاً قیمت پس از شکل گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می کند یا ریزش پیدا می کند تا لااقل به قیمت هدف اش برسد، که طبق فرمول های زیر محاسبه می شود.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین تر از راس راست آن است.

نمونه ای از الگوی گوش ماهی افزایشی
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می دهد.
قله ها و دره های سه گانه
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دو گانه
الگوی قیمتی کف دو گانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کف های دوگانه قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود و سرمایه گذاران خرید را انجام می دهند. قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی کف دو گانه صعود می کند و این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود.

الگوی کف دوگانه
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کف های قیمتی و خط های مقاومت، آخرین سقف های قیمتی را بهم وصل می کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می گیرد که نوسانات قیمت ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است

الگوی الماس
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت ها است. این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است،
یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود. قیمت پس از شکل گیری این الگو افت می گند.

الگوی مستطیل بالا
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می گیرد. کف های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می شوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می کنند و دارایی خود را می فروشند.

الگوی سر و شانه
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگو ها بسیار مهم است. البته این الگو ها همیشه درست نمی گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگو ها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگو ها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
در دنیای معاملات، بهخصوص معاملات ارزهای دیجیتال، هر معاملهگر در طول زمان و در پی سود و ضررهای مکرر، تجربیات ارزشمندی به دست میآورد. ریچارد ویتوریا (Richard Vitoria)، سرمایهگذار مشهور ارزهای دیجیتال و حامی شرکتهای مبتنی بر بلاک چین، در مقالهای که برای کوین تلگراف نوشته است، تجربیات شخصی، دیدگاهها و امیدهای خود را در مورد راهبردهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به اشتراک گذاشته است. در ادامه، برای مطالعه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید.
طی چند سال گذشته، من بیش از ۱۲میلیون دلار از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دست آوردهام. حتی اندکی سود برداشت نکردم تا زمانی که سود من در دسامبر ۲۰۱۷ به اوج خود رسید و سرمایهام صدها برابر شد. زمانبندی فوقالعاده بود و من هم از آن استفاده کردم. بااینحال، فقط درصد اندکی از سود حسابم را برداشت کردم تا بقیه آن را روی یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کنم.
سپس، بازار سقوط کرد. من نه موقعیتهای خرید یا فروش خودم را فروختم و نه مجددا ریسک کردم. تنها کاری که کردم، شرکت در چند پیشفروش عرضه اولیه سکه (ICO) و اضافهکردن میزان ریسک و البته میزان ضرر سرمایهگذاریهایم بود. نکات زیر مواردی هستند که من از همراهبودن با فرازوفرودهای بازار یاد گرفتم:
۱. ذخیره و انباشت کوین (هودل کردن) راهبرد آسانی است؛ اما سودآورترین روش سرمایهگذاری نیست. اگر تنها رویکرد سرمایهگذاری شما در بیثباتترین بازاری که تاکنون وجود داشته، «سرمایهگذاری طولانیمدت با خوشبینی خودفریبانه» بوده است، مثل کاری که من انجام دادم، ممکن است فرصتهایتان را از دست بدهید. اعتماد طولانیمدت شروع خوبی برای سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال است. بااینحال، شناسایی چرخهها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهایی که بهمدت طولانی در وضعیت نزولی قرار میگیرند، بهتر است.
۲. در زمان بحران، روی کوینهای بزرگتر و ارزهای دیجیتال باثبات (stablecoin) سرمایهگذاری کنید و زمانی که شرایط عادیتر است، نگاهی به کوینهای کوچکتر داشته باشید.

استفاده از استیبل کوینها در بازار نزولی به حفظ سرمایه کمک میکند
۳. وضعیت آلت کوینهای خود را حداقل هر سه ماه یکبار بررسی کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است آنها را از دست بدهید. گاهی اوقات، کوینها از فهرست صرافیها خارج میشوند، صرافیها تعطیل میشوند یا پروتکل توکنها ارتقا داده میشود. مطمئن شوید که تعداد آلت کوینهای مختلفی که روی آنها سرمایهگذاری میکنید، قابلمدیریت و قابلکنترل هستند. تا زمانی که بازار در حال رشد باشد، آلت کوینها نیز همگام با افزایش قیمتها به رشد خود ادامه میدهند. بنابراین، نیازی نیست که هر آلت کوینی را که میپسندید، وارد سبد سرمایهگذاری خود کنید.
۴. یک برنامه کتبی برای خروج از معامله داشته باشید. حداقل یک مرجع برای چگونگی انجام معاملات خود داشته باشید و بر اساس آن معامله کنید. نباید در میانه انجام یک معامله به فکر استراتژی خروج بیفتید. سه سال پیش، من هیچ استراتژی و برنامهای برای خروج نداشتم؛ اما اکنون دارم. برنامه خروج من شامل تنوعبخشیدن به سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه به سایر صنایع نیز میشود.
۵. خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت غیرممکن است. چندان واقعبینانه نیست اگر تصور کنید که بازار بعد از ماهها افت، تغییر مسیر میدهد و چند دقیقه بعد از خرید شما، روندی صعودی را آغاز میکند. من بارها تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را چند ماه بعد از خرید یک کوین از دست دادم و بعد، سودی چهل برابر به دست آوردم.
۶. به مرحله فعلی پروژهای که میخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید، توجه کنید. شبکههایی مانند پلیمث (Polymath) وجود دارند که ممکن است در طولانیمدت بسیار موفق و سودآور باشند. بااینحال، آنها برای راهاندازی شبکه خود، اقدام به جذب سرمایه کرده و از آن سرمایه برای توسعه محصول، تحقیقات بازار، غلبه بر موانع مهم قانونگذاری، آزمایش و دیگر موارد استفاده کردند. همه این موارد سالها طول میکشد. در این مدت، این توکنها از طریق توزیع بین سرمایهگذاران و توصیهکنندگان، به بازار عرضه میشوند؛ درحالیکه هنوز تقاضا یا کاربرد خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، توجهها معطوف به سایر پروژهها میشود و قیمتها بهشدت افت میکنند. همه ما هیاهوی شرکت در عرضههای اولیه را دوست داریم؛ بااینحال، میتوان طی سالهای بعد با قیمت پایینتر و ریسک بسیار کمتر، روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کرد که محصولات اثباتشده و همچنین طرح تجاری تصویبشده و قانونی دارند و آماده بازاریابی هستند.
۷. بازار ارزهای دیجیتال برای همه مناسب نیست. مادرم همیشه به من میگفت:
اگر پول درآوردن تا این حد آسان بود، همه این کار را میکردند.
برای من شبیه به این است که کسی به رافائل نادال بگوید:
اگر با ضربهزدن با راکت به یک توپ میشد به این آسانی پول درآورد، همه این کار را میکردند.
بله! در دنیای ارزهای دیجیتال میتوانید خیلی سریع پول بسیاری به دست آورید. اما، به همین سرعت نیز ممکن است پول بسیاری را از دست بدهید. برای اینکه در این بازار بتوانید «رقابت» کنید، باید ذهنی آماده، دلی بیپروا و اطلاعاتی موثق داشته باشید. علاوه بر این، توصیه میکنم زمانبندی مناسبی را هم در نظر بگیرید و بدانید دقیقا چه میکنید. البته باید تا حدودی شانس هم بیاورید. به یاد داشته باشید تنیس بازیکردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست.

تنیس بازی کردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست!
۸. اگر ارزهای دیجیتال تنها دارایی شما است، تا زمانی که صددرصد مطمئن نشدهاید که نیازی به قرضگرفتن پول (هر چقدر که باشد) در آیندهای نزدیک ندارید، وام و قرض خود را بازپرداخت نکنید. اگر شغل کارمندی خود را رها کنید و حقوق ثابت نداشته باشید، خودتان باید از پس خودتان بربیایید و معاملهکردن در این موقعیت بسیار خطرناک است. علاوه بر این، دیگر از مزایای بیمه و وام مجدد هم خبری نیست.
۹. مانند اکثر مردم نباشید و بر اساس ترس دست به کاری نزنید. حداقل نسبت به افکاری که در ذهنتان است آگاه باشید. برای بسیاری از مردم، زمان مناسب برای ورود به بازار هیچگاه پیش نمیآید؛ وقتی بازار افت میکند، میگویند «تمام شد» و وقتی بازار اوج میگیرد، میگویند «خیلی دیر است». آنها همیشه بهانهای دارند که از ترس نشأت گرفته و به آنها اجازه نمیدهد کاری جالب، پرخطر و ماجراجویانه را امتحان کنند. من پسرعمویی دارم که تا توانست در مورد بازار تحقیق کرد، بهقدری طولانی و عمیق که انگار داشت مدرک دکترا میگرفت. در نهایت هم سرمایهگذاری نکرد. نیازی به این همه تحقیق نبود. تحقیقِ بیش از حد از جذابیت معاملهگری میکاهد.
۱۰. ما اصلا نمیدانیم که چه قیمتی «بیش از اندازه زیاد» یا «بیش از اندازه کم» است. ارزهای دیجیتال غیرقابل پیشبینی هستند و اغلب در قیمتهای خیلی کم یا خیلی زیاد و در سقفهای بالاتر یا در کفهای پایینتر قرار دارند. نوسانات در این بازار را باید با دیدگاهی وسیعتر از آنچه در بازارهای سنتی به کار میبستیم، ارزیابی کنیم. سه سال پیش، پدر و مادرم به من گفتند که موجودی اتر آنها را با قیمت ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه پذیرفتم. بههرحال، پول آنها بود و من باید این کار را میکردم. اما وقتی چند روز بعد، قیمت اتر هنوز در حال افزایش بود، با خودم فکر کردم:
باورم نمیشود که در این مورد به حرف پدرومادرم گوش کردهام. آنها اصلا نمیدانستند اتریوم تا چه اندازه میتواند صعود کند.
چند روز بعد همان میزان اتر را با قیمت ۶۰ دلار برای آنها خریدم. آیا در پایان سال ۲۰۱۲، ۱۳ دلار برای بیت کوین «بیش از اندازه زیاد» نبود؟ البته که بود! اغلب افراد به این دلیل میفروشند که اصلا نمیدانند یک کوین تا چه اندازه میتواند صعود کند یا چون «نقد بهتر از نسیه است». مشکل من برعکس است؛ بازار در حال سقوط است و من با خود فکر میکنم که هرگز نمیفروشم. این بیش از اندازه کم است.
قیمت باز هم پایینتر و پایینتر میرود و سرمایه من هم با آن سقوط میکند، چون برای من، همیشه قیمت برای فروش «بیش از اندازه کم» است. این مسئله چندان پیچیده نیست. من باید یک روش کاربردی برای تعیین حد ضرر داشته باشم و بهتر عمل کنم

تعیین حد ضرر و خروج از معامله در زمان مناسب، از ضروریترین تواناییهای موردنیاز برای ترید است
۱۱. برای اوقاتی که نمودارها قرمز و بازار در حال سقوط است یا هنگامی که بازار نزولی یک سال طول میکشد، حتما دوستی بالغ و آگاه در این صنعت داشته باشید تا به شما بگوید:
اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه اتفاقی میافتد. من بارها چنین وضعیتی را پیش از این تجربه کردهام.
اگر این جملات را از کسی بشنوید که از اوضاع آگاه است و حساب کار خودش را میداند، حس خیلی خوبی پیدا خواهید کرد.
۱۲. بین عملکرد خودتان در بازار و عملکرد آینده بازار تمایز قائل شوید. عملکرد خوب شما به این معنا نیست که بازار برای همیشه صعودی خواهد بود. همچنین اگر بهخاطر ورود در اوج قیمتی و افت قیمت پس از آن مضطرب هستید، به این معنا نیست که بازار دیگر هیچوقت صعود نمیکند. برخی از دوستان من، اگر ضرر کنند دیگر حتی حاضر نمیشوند یک دلار دیگر وارد بازار کنند. در واقع، اگر شما نمیتوانید از لحاظ روانی متحمل یک ضرر دیگر شوید به این معنا نیست که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت. سرمایهگذاری به نوعی شبیه زندگی عاطفی است؛ اینکه کسی دل شما را شکسته است، به این معنا نیست که همه میتوانند قلب شما را بشکنند، حتی اگر شما به خودتان این را بگویید. در مورد تصمیمهایتان صحبت کنید تا برای خودتان واضحتر و شفافتر شوند. در این صورت دیگر نمیگویید که من خیلی میترسم و اگر پول بیشتری ببازم، خودم را نمیبخشم.
همچنین، دیگر ترسهایتان را حواله بازار نمیکنید و نمیگویید که بازار هرگز دوباره صعود نمیکند. این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند. دست از محافظت از خودتان بردارید و همه چیز را آن گونه که هست ببینید، فارغ از اینکه روی آن سرمایهگذاری کردهاید یا نه.
درسهای بیشتر
نه، اشتباه نکنید. در این بخش، نمیخواهم بگویم پولی را که نمیتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری نکنید.
صرفنظر از نتیجه، برای اینکه شجاعت به خرج دادید و به ندای قلبتان گوش دادید، به خودتان افتخار کنید. البته که ازدستدادن پول ناامیدکننده است و اغلبِ افراد نیز بهاندازهای زیرک هستند که پول از دست ندهند. بااینحال، بیایید این پرسش را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ چند نفر از این افراد، در وهله اول تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار بدهند که احتمال ضرر در آن وجود دارد؟
بهنظر من، سرمایهگذاری و همچنین زندگی، ایجاد تعادل بین کاهش ریسک و استفاده از فرصتها است. هنگامی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید، کدام مورد برایتان جذابتر است؟ میدانم که دوست ندارم فرصتی را از دست بدهم؛ بنابراین، اگر بخواهم شب راحت بخوابم، باید تحمل زیادی در برابر ریسک داشته باشم.
بعضی افرادی که مرا واقعا دوست دارند، بهویژه پدر و مادرم، بهطور مداوم و از سر خیرخواهی به من میگویند؛ به تو گفته بودم که باید میفروختی. درست است، باید میفروختم. اما نه با سود ۴۰ یا ۳۰۰ درصدی، یعنی کاری که آنها کردهاند. من برای این وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال نشدهام. واقعیت این است که من باید زمانی که سود ۱۰,۰۰۰ درصدی داشتم میفروختم.
برخی از دوستان معاملهگرم نیز پشیمان هستند که چرا زمانی که قیمت به اوج خودش رسیده بود، داراییهای دیجیتال خود را نفروختند. یکی از آنها به من گفت:
کاش آن شب در دسامبر ۲۰۱۷، بهجای اینکه مهمانی بگیریم، ارزهایمان را میفروختیم.
درست است. اما آن شب که من از دوستانِ سرمایهگذار در ارزهای دیجیتالام پذیرایی میکردم، به من خیلی خوش گذشت. عالی بود. آن ماهها در بهار و زمستان ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ که ارزهای دیجیتال رشدی دورقمی داشتند و هیچکس نمیداند که من چقدر از آن صعود کیف کردم. بیصبرانه منتظر صعود بعدی هستم و کاملا آمادهام. آمادهام تا یک بار دیگر به اوج برسیم و این بار دیگر بازگشتی وجود نخواهد داشت.
اتریوم ۲ چیست ؟
اتریوم ۲ چیست و چرا یک بهروزرسانی مهم محسوب میشود؟
مقدمه (اتریوم ۲ )
سالها از ابداع اتریوم 2 و ارائه ایدۀ اولیه آن میگذرد و به زودی قرار است به صورت عمومی منتشر شود. اما مزایای اصلی این شبکه جدید چیست؟ سؤال این است که اتریوم 2 چگونه کار میکند؟ این راهنما همۀ موارد لازم را برای آشنایی با این مرحله مهم در تکامل شبکه بلاکچین، به شما خواهد گفت.
اتریوم 2 چیست؟
دوره آموزش ترید ارزهای دیجیتال
با دریافت و مشاهده دوره آموزش ارزهای دیجیتال، به دنیای جذاب و پرسود رمز ارزها وارد شوید.
اتریوم 2 همانطور که از نامش پیدا است، بلاکچین جدید اتریوم است. اتریوم 2 به این دلیل ایجاد شده است که اصطکاکهای شبکه اتریوم را کاهش دهد و دومین رمزارز بزرگ جهان را به ثبات بیشتری برساند. به همین دلیل از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یک تفاوت بزرگ که با انتشار اتریوم 2 شاهد آن خواهیم بود، دور شدن از الگوریتم اثبات کار (Proof-of-Work) است؛ یعنی سازوکاری که در بیتکوین هم از آن استفاده میشود. در شبکه جدید، الگوریتم اثبات کار منسوخ خواهد شد و به جای آن، کانون توجه به سمت الگوریتم اثبات سهام (Proof of Stake) تغییر پیدا کرده است. اعتبارسنجی تراکنشها در این بلاکچین، دیگر منوط به توان محاسباتی شبکه نخواهد بود. طرفداران آن معتقدند که این ارتقاء، در نهایت اتریوم 2 را ایمنتر خواهد کرد.
مزیت عمده دیگر، کاهش برق مصرفی برای ماینرها است که در شبکه بیت کوین شاهد آن هستیم. در اتریوم 2 بواسطه استفاده از گواه اثبات سهام، نیازی به سخت افزار پردازنده (ماینر) با سرعت بسیار بالا نیست. در نتیجه مصرف برق شبکه بسیار کاهش پیدا میکند.

انتظار میرود که نسخه دوم شبکه اتریوم ظرفیت بسیار زیادی را ارائه دهد. این در نهایت بدین معنی است که میتواند تراکنشهای بیشتری را در هر ثانیه تایید کند.
با افزایش مداوم تقاضا، تأکید بر مقیاسپذیری گامی مهم در اطمینان از عملکرد مناسب شبکه و کاهش رویدادهای مخرب آتی خواهد بود. این کار از طریق زنجیرههای شارد انجام میشود، که به جای پردازش پیاپی تراکنشها، امکان پردازش همزمان را فراهم میکند. شرکت فناوری بلاکچین کانسنسیس در این مورد بیان کرده است که:
هر زنجیره شارد مشابه با افزودن یک لاین دیگر به یک بزرگراه چندلاینه است. لاینهای بیشتر و پردازش موازی منجر به افزایش راندمان بسیار بیشتری میشود.
اتریوم 2 چه زمانی منتشر خواهد شد؟
ذکر این نکته الزامی است که نسخه دوم شبکه اتریوم یک شبه به طور کامل پدیدار نخواهد شد، بلکه به تدریج و در سه مرحله عرضه میگردد.
اول از همه، مرحله 0 را داریم که طبق برخی نظرات برای سال 2020 زمانبندی شده است. این مرحله امکان فعالسازی سازوکار جامع الگوریتم اثبات سهام در کنار الگوریتم اثبات کار را فراهم میکند و مانع ایجاد اختلال در هنگام انتقال از شبکه اتریوم 1 به شبکه اتریوم 2 میشود. به این مرحله «بیکن چین» گفته میشود. در مراحل اولیه معرفی اتریوم 2، استخراج به صورت عادی نیز ادامه خواهد یافت.a

شاید بهتر باشد تا سال 2021 منتظر بمانیم تا پیادهسازی زنجیرههای شارد (Shard Chains) آغاز شود و مرحله 1 یعنی آغاز کاری که مدتها منتظر آن بودیم را ببینیم. در توضیحی ساده و نسبتاً خوب، این فرآیند را با تقسیم شبکه اتریوم به 64 زنجیره مقایسه میکنند که ظرفیت شبکه را به طرز چشمگیری افزایش میدهد. مرحله 2 ممکن است در سال 2022 آغاز شود که باعث امکان انجام انتقالهای شارد و توانایی ساخت برنامههای کاربردی خواهد شد.
در نهایت، اتریوم 1.0 جذب شبکه اتریوم 2.0 خواهد شد؛ یعنی فرآیند اثبات کار را میتوان یک بار و برای همیشه کنار گذاشت.
استیکینگ اتریوم 2 چیست؟
الگوریتم اثبات سهام به دنبال ایجاد تغییرات بزرگی در نحوه پردازش تراکنشها است. برخلاف سازوکار اثبات کار، تأییدکنندگان هر تراکنش به منظور مشارکت در الگوریتم اثبات سهام، نیازی به مقادیر نامعقول توان محاسباتی ندارند و استفاده از یک لپتاپ معمولی هم کافی خواهد بود.
وقتی زمان ایجاد بلوک بعدی در بلاکچین اتریوم 2 برسد، تأییدکنندۀ تراکنش به طور تصادفی انتخاب خواهد شد و در صورت تأیید موفق یک بلوک جدید، نود (Node) مسئول این کار، پاداش خود را خواهد گرفت (منظور از نود، کسی است که تراکنش را تأیید میکند و بخشی از شبکه است). این رویکرد، توانایی ایمنسازی بیشتر شبکه را دارد؛ چون افرادی که قصد آسیب رساندن به بلاکچین را داشته باشند، سپرده خود را نیز از دست خواهند داد. اگر شما نمیخواهید یک تأییدکننده (نود) باشید، آنگاه تعداد زیادی از سایر مالکین سهام (staking providers) در این شبکه هستند که این کار را انجام خواهند داد. اتریوم 2
اتریوم 2 را از کجا بخریم؟
افراد زیادی مشتاقاند که بدانند قیمت اتریوم 2 چقدر خواهد بود. این مطلب که انتشار شبکه جدید اتریوم میتواند ارزش دومین رمزارز بزرگ جهان را افزایش دهد، صحیح است؛ اما ارتقای شبکه اتریوم منجر به تولید کوین با برند جدیدی نخواهد شد.
افرادی که مالک اتریوم هستند، تحت تأثیر انتشار نسخه 2 شبکه اتریوم قرار نمیگیرند و داراییهای آنها در نهایت به بلاکچین جدید منتقل خواهد شد.

اتریوم 2 چه زمانی منتشر خواهد شد؟
این سؤالی است که این روزها توسط خیلیها پرسیده میشود. قرار بود مرحله 0 اجرای نسخه دوم از شبکه اتریوم در ژانویه سال 2020 راهاندازی شود، اما انتشار شبکه اصلی چندین بار به تعویق افتاده است. علت آن تا حدودی مربوط به تغییرات لحظه آخری در طراحی فنی شبکه بوده است. نیازی به ذکر این مطلب نیست که آزمونهای استرس نیز باید انجام شوند.
ویتالیک بوترین بنیانگذار شبکه اتریوم مطمئن است که اتریوم 2 تا پایان سال جاری اجرا خواهد شد، اما سایر توسعهدهندگان به این جدول زمانی چندان خوشبین نیستند. اجرای صحیح فرآیند، از سرمایهگذاریهای صورت گرفته روی اتریوم و تعداد افرادی که به زیرساختهای آن اعتماد دارند، چیزی کم ندارد.
اتریوم 2
چرا اتریوم 2 اهمیت دارد؟
اکثر توسعهدهندگان برای ساخت اپلیکیشنهای غیرمتمرکز خود به نسخۀ جدید شبکه اتریوم اعتماد میکنند. همه چیزها، از بازیهای آنلاین گرفته تا خدمات مالی غیرمتمرکز، با استفاده از این بلاکچین ایجاد خواهند شد که به دلیل داشتن قابلیتهایی مثل قرارداد هوشمند از محبوبیت ویژهای برخوردار است. با افزایش پذیرش این برنامهها، سازگاری همزمان شبکۀ آن با تقاضای هزاران کاربر در سرتاسر جهان بسیار اهمیت دارد

قبلاً شاهد افزایش ارزش داراییهای شبکهای در پروتکلهایی مثل دیفای (DeFi) بودهایم؛ که به افراد اجازه دریافت منابع مالی با استفاده از رمزنگاری به عنوان وثیقه وام را میدهد. با توجه به سرعت پردازش فقط 15 تراکنش در هر ثانیه توسط بلاکچین فعلی، به وضوح مشخص است که فناوری موجود چندان پایدار نیست و در آینده کاربرد نخواهد داشت.
سخن پایانی
برخی بر این باورند که افزایش ظرفیت از طریق اتریوم 2 به ارزانتر شدن تراکنشها نیز کمک خواهد کرد. با نزدیکتر شدن به این بهبود شبکه، شاهد افزایش قابل توجه هزینههای تأیید تراکنشهای اتریوم بودهایم که برای ماینرها خبر خوبی بوده اما برای مصرفکنندگان پیام ناگواری دارد.
همچنین جالب است بدانید که با رونمایی از اتریوم 2، میزان عرضه اتریوم چگونه تغییر خواهد کرد. برخلاف بیتکوین که تعداد آن به 21 میلیون عدد محدود میشود، هیچ سقف نهایی در مورد میزان اتریوم موجود در بازار وجود ندارد. بوترین معتقد است که اتریوم پس از فعال شدن بلاکچین جدید، هر سال کمتر از قبل ایجاد خواهد شد. امروزه 7/4 میلیون اتریوم به صورت سالانه منتشر میشود، اما در آینده این مقدار میتواند به کمتر از 2 میلیون عدد در هر سال کاهش یابد.
وبلاگ آلترناتیو
آشنایی با الگوها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار

الگوی پرچم (Flag Pattern)
هرگاه سرمایه گذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک می گیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت می گیرد که عموما یک تا سه هفته طول می کشد، نوساناتی تشکیل می شود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد می شود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی (bear) و نزولی (bull) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت می کند و ادامه ی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل می دهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده می شود و شکل پرچم سه گوش ظاهر می شود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند.هنگامی که الگو شکل می گیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه می یابد.
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایه گذاران، روند صعودی به تدریج کم می شود و سپس به حالت اول باز می گردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار می گیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده می شود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی می شود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته می شود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته می شود یعنی زمانی که هندل تشکیل می شود، روند صعودی ادامه پیدا می کند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایه گذاران می خواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده می کنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید می آورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل می گیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایه گذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان می رسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.

وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی &#۸۲۲۱; فنجان برعکس و دسته&#۸۲۲۱; پدید می آید.

الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب می شود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
. Ut elit tellus, luctus nec ullamcorper mattis, pulvinar dapibus leo.

الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.

الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کف ها و سقف های قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل می دهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقف های قیمتی پایین تر و پایین تر را بهم وصل می کند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کف های قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط می کند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید می آید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست می آید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد می شود. معمولاً قیمت پس از شکل گیری الگوی مثلث متقارن یا صعود می کند یا ریزش پیدا می کند تا لااقل به قیمت هدف اش برسد، که طبق فرمول های زیر محاسبه می شود.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایع ترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آن ها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایین تر از راس راست آن است.

نمونه ای از الگوی گوش ماهی افزایشی
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل می دهد.
قله ها و دره های سه گانه
قله ها و دره های سه گانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قله ها و دره های دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل می کنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با تراز های حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر می رسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دو گانه
الگوی قیمتی کف دو گانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد می شود. انتظار می رود که در این حالت قیمت ها صعود کنند و هر چه شکل گیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کف های دوگانه قیمتی، حمایت های قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفته اند که سرمایه گذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفته اند که قیمت سرمایه به پایین ترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشن های فروش شان را تغییر داده اند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیک ترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته می شود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و می تواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته می شود و سرمایه گذاران خرید را انجام می دهند. قیمت معمولاً پس از شکل گیری الگوی کف دو گانه صعود می کند و این صعود حداقل تا سطح هدف اش خواهد بود.

الگوی کف دوگانه
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد می شود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کف های قیمتی و خط های مقاومت، آخرین سقف های قیمتی را بهم وصل می کنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل می گیرد که نوسانات قیمت ها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای می دهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، می توان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است

الگوی الماس
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد می شود و علامتی از تغییر روند و افت قیمت ها است. این الگو از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل می شود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قله ها را بهم وصل می کند و خط حمایت (Support) نیز کف های قیمتی را به یکدیگر متصل می کند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است،
یک مقاومت قدرتمند تلقی می شود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایین ترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکل گیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد می شود. قیمت پس از شکل گیری این الگو افت می گند.

الگوی مستطیل بالا
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان می دهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل می گیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد می شود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار می گیرد. کف های قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل می شوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایه گذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد می کنند و دارایی خود را می فروشند.

الگوی سر و شانه
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگو ها بسیار مهم است. البته این الگو ها همیشه درست نمی گویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینی ها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگو ها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگو ها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
در دنیای معاملات، بهخصوص معاملات ارزهای دیجیتال، هر معاملهگر در طول زمان و در پی سود و ضررهای مکرر، تجربیات ارزشمندی به دست میآورد. ریچارد ویتوریا (Richard Vitoria)، سرمایهگذار مشهور ارزهای دیجیتال و حامی شرکتهای مبتنی بر بلاک چین، در مقالهای که برای کوین تلگراف نوشته است، تجربیات شخصی، دیدگاهها و امیدهای خود را در مورد راهبردهای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به اشتراک گذاشته است. در ادامه، برای مطالعه این مقاله با ارزدیجیتال همراه باشید.
طی چند سال گذشته، من بیش از ۱۲میلیون دلار از سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال به دست آوردهام. حتی اندکی سود برداشت نکردم تا زمانی که سود من در دسامبر ۲۰۱۷ به اوج خود رسید و سرمایهام صدها برابر شد. زمانبندی فوقالعاده بود و من هم از آن استفاده کردم. بااینحال، فقط درصد اندکی از سود حسابم را برداشت کردم تا بقیه آن را روی یک استارتاپ مبتنی بر بلاک چین سرمایهگذاری کنم.
سپس، بازار سقوط کرد. من نه موقعیتهای خرید یا فروش خودم را فروختم و نه مجددا ریسک کردم. تنها کاری که کردم، شرکت در چند پیشفروش عرضه اولیه سکه (ICO) و اضافهکردن میزان ریسک و البته میزان ضرر سرمایهگذاریهایم بود. نکات زیر مواردی هستند که من از همراهبودن با فرازوفرودهای بازار یاد گرفتم:
۱. ذخیره و انباشت کوین (هودل کردن) راهبرد آسانی است؛ اما سودآورترین روش سرمایهگذاری نیست. اگر تنها رویکرد سرمایهگذاری شما در بیثباتترین بازاری که تاکنون وجود داشته، «سرمایهگذاری طولانیمدت با خوشبینی خودفریبانه» بوده است، مثل کاری که من انجام دادم، ممکن است فرصتهایتان را از دست بدهید. اعتماد طولانیمدت شروع خوبی برای سرمایهگذاری روی ارزهای دیجیتال است. بااینحال، شناسایی چرخهها و الگوها برای به حداقل رساندن ضرر در بازارهایی که بهمدت طولانی در وضعیت نزولی قرار میگیرند، بهتر است.
۲. در زمان بحران، روی کوینهای بزرگتر و ارزهای دیجیتال باثبات (stablecoin) سرمایهگذاری کنید و زمانی که شرایط عادیتر است، نگاهی به کوینهای کوچکتر داشته باشید.

استفاده از استیبل کوینها در بازار نزولی به حفظ سرمایه کمک میکند
۳. وضعیت آلت کوینهای خود را حداقل هر سه ماه یکبار بررسی کنید؛ در غیر این صورت، ممکن است آنها را از دست بدهید. گاهی اوقات، کوینها از فهرست صرافیها خارج میشوند، صرافیها تعطیل میشوند یا پروتکل توکنها ارتقا داده میشود. مطمئن شوید که تعداد آلت کوینهای مختلفی که روی آنها سرمایهگذاری میکنید، قابلمدیریت و قابلکنترل هستند. تا زمانی که بازار در حال رشد باشد، آلت کوینها نیز همگام با افزایش قیمتها به رشد خود ادامه میدهند. بنابراین، نیازی نیست که هر آلت کوینی را که میپسندید، وارد سبد سرمایهگذاری خود کنید.
۴. یک برنامه کتبی برای خروج از معامله داشته باشید. حداقل یک مرجع برای چگونگی انجام معاملات خود داشته باشید و بر اساس آن معامله کنید. نباید در میانه انجام یک معامله به فکر استراتژی خروج بیفتید. سه سال پیش، من هیچ استراتژی و برنامهای برای خروج نداشتم؛ اما اکنون دارم. برنامه خروج من شامل تنوعبخشیدن به سرمایهگذاری و تخصیص سرمایه به سایر صنایع نیز میشود.
۵. خرید در پایینترین قیمت و فروش در بالاترین قیمت غیرممکن است. چندان واقعبینانه نیست اگر تصور کنید که بازار بعد از ماهها افت، تغییر مسیر میدهد و چند دقیقه بعد از خرید شما، روندی صعودی را آغاز میکند. من بارها تا ۷۰ درصد از سرمایه خود را چند ماه بعد از خرید یک کوین از دست دادم و بعد، سودی چهل برابر به دست آوردم.
۶. به مرحله فعلی پروژهای که میخواهید روی آن سرمایهگذاری کنید، توجه کنید. شبکههایی مانند پلیمث (Polymath) وجود دارند که ممکن است در طولانیمدت بسیار موفق و سودآور باشند. بااینحال، آنها برای راهاندازی شبکه خود، اقدام به جذب سرمایه کرده و از آن سرمایه برای توسعه محصول، تحقیقات بازار، غلبه بر موانع مهم قانونگذاری، آزمایش و دیگر موارد استفاده کردند. همه این موارد سالها طول میکشد. در این مدت، این توکنها از طریق توزیع بین سرمایهگذاران و توصیهکنندگان، به بازار عرضه میشوند؛ درحالیکه هنوز تقاضا یا کاربرد خاصی برای آن وجود ندارد. بنابراین، توجهها معطوف به سایر پروژهها میشود و قیمتها بهشدت افت میکنند. همه ما هیاهوی شرکت در عرضههای اولیه را دوست داریم؛ بااینحال، میتوان طی سالهای بعد با قیمت پایینتر و ریسک بسیار کمتر، روی پلتفرمهایی سرمایهگذاری کرد که محصولات اثباتشده و همچنین طرح تجاری تصویبشده و قانونی دارند و آماده بازاریابی هستند.
۷. بازار ارزهای دیجیتال برای همه مناسب نیست. مادرم همیشه به من میگفت:
اگر پول درآوردن تا این حد آسان بود، همه این کار را میکردند.
برای من شبیه به این است که کسی به رافائل نادال بگوید:
اگر با ضربهزدن با راکت به یک توپ میشد به این آسانی پول درآورد، همه این کار را میکردند.
بله! در دنیای ارزهای دیجیتال میتوانید خیلی سریع پول بسیاری به دست آورید. اما، به همین سرعت نیز ممکن است پول بسیاری را از دست بدهید. برای اینکه در این بازار بتوانید «رقابت» کنید، باید ذهنی آماده، دلی بیپروا و اطلاعاتی موثق داشته باشید. علاوه بر این، توصیه میکنم زمانبندی مناسبی را هم در نظر بگیرید و بدانید دقیقا چه میکنید. البته باید تا حدودی شانس هم بیاورید. به یاد داشته باشید تنیس بازیکردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست.

تنیس بازی کردن شبیه به رافائل نادال کار چندان آسانی نیست!
۸. اگر ارزهای دیجیتال تنها دارایی شما است، تا زمانی که صددرصد مطمئن نشدهاید که نیازی به قرضگرفتن پول (هر چقدر که باشد) در آیندهای نزدیک ندارید، وام و قرض خود را بازپرداخت نکنید. اگر شغل کارمندی خود را رها کنید و حقوق ثابت نداشته باشید، خودتان باید از پس خودتان بربیایید و معاملهکردن در این موقعیت بسیار خطرناک است. علاوه بر این، دیگر از مزایای بیمه و وام مجدد هم خبری نیست.
۹. مانند اکثر مردم نباشید و بر اساس ترس دست به کاری نزنید. حداقل نسبت به افکاری که در ذهنتان است آگاه باشید. برای بسیاری از مردم، زمان مناسب برای ورود به بازار هیچگاه پیش نمیآید؛ وقتی بازار افت میکند، میگویند «تمام شد» و وقتی بازار اوج میگیرد، میگویند «خیلی دیر است». آنها همیشه بهانهای دارند که از ترس نشأت گرفته و به آنها اجازه نمیدهد کاری جالب، پرخطر و ماجراجویانه را امتحان کنند. من پسرعمویی دارم که تا توانست در مورد بازار تحقیق کرد، بهقدری طولانی و عمیق که انگار داشت مدرک دکترا میگرفت. در نهایت هم سرمایهگذاری نکرد. نیازی به این همه تحقیق نبود. تحقیقِ بیش از حد از جذابیت معاملهگری میکاهد.
۱۰. ما اصلا نمیدانیم که چه قیمتی «بیش از اندازه زیاد» یا «بیش از اندازه کم» است. ارزهای دیجیتال غیرقابل پیشبینی هستند و اغلب در قیمتهای خیلی کم یا خیلی زیاد و در سقفهای بالاتر یا در کفهای پایینتر قرار دارند. نوسانات در این بازار را باید با دیدگاهی وسیعتر از آنچه در بازارهای سنتی به کار میبستیم، ارزیابی کنیم. سه سال پیش، پدر و مادرم به من گفتند که موجودی اتر آنها را با قیمت ۴۵ دلار بفروشم. آنها اصرار داشتند و من با اکراه پذیرفتم. بههرحال، پول آنها بود و من باید این کار را میکردم. اما وقتی چند روز بعد، قیمت اتر هنوز در حال افزایش بود، با خودم فکر کردم:
باورم نمیشود که در این مورد به حرف پدرومادرم گوش کردهام. آنها اصلا نمیدانستند اتریوم تا چه اندازه میتواند صعود کند.
چند روز بعد همان میزان اتر را با قیمت ۶۰ دلار برای آنها خریدم. آیا در پایان سال ۲۰۱۲، ۱۳ دلار برای بیت کوین «بیش از اندازه زیاد» نبود؟ البته که بود! اغلب افراد به این دلیل میفروشند که اصلا نمیدانند یک کوین تا چه اندازه میتواند صعود کند یا چون «نقد بهتر از نسیه است». مشکل من برعکس است؛ بازار در حال سقوط است و من با خود فکر میکنم که هرگز نمیفروشم. این بیش از اندازه کم است.
قیمت باز هم پایینتر و پایینتر میرود و سرمایه من هم با آن سقوط میکند، چون برای من، همیشه قیمت برای فروش «بیش از اندازه کم» است. این مسئله چندان پیچیده نیست. من باید یک روش کاربردی برای تعیین حد ضرر داشته باشم و بهتر عمل کنم

تعیین حد ضرر و خروج از معامله در زمان مناسب، از ضروریترین تواناییهای موردنیاز برای ترید است
۱۱. برای اوقاتی که نمودارها قرمز و بازار در حال سقوط است یا هنگامی که بازار نزولی یک سال طول میکشد، حتما دوستی بالغ و آگاه در این صنعت داشته باشید تا به شما بگوید:
اصلا برایم اهمیتی ندارد که چه اتفاقی میافتد. من بارها چنین وضعیتی را پیش از این تجربه کردهام.
اگر این جملات را از کسی بشنوید که از اوضاع آگاه است و حساب کار خودش را میداند، حس خیلی خوبی پیدا خواهید کرد.
۱۲. بین عملکرد خودتان در بازار و عملکرد آینده بازار تمایز قائل شوید. عملکرد خوب شما به این معنا نیست که بازار برای همیشه صعودی خواهد بود. همچنین اگر بهخاطر ورود در اوج قیمتی و افت قیمت پس از آن مضطرب هستید، به این معنا نیست که بازار دیگر هیچوقت صعود نمیکند. برخی از دوستان من، اگر ضرر کنند دیگر حتی حاضر نمیشوند یک دلار دیگر وارد بازار کنند. در واقع، اگر شما نمیتوانید از لحاظ روانی متحمل یک ضرر دیگر شوید به این معنا نیست که بازار هرگز بهبود نخواهد یافت. سرمایهگذاری به نوعی شبیه زندگی عاطفی است؛ اینکه کسی دل شما را شکسته است، به این معنا نیست که همه میتوانند قلب شما را بشکنند، حتی اگر شما به خودتان این را بگویید. در مورد تصمیمهایتان صحبت کنید تا برای خودتان واضحتر و شفافتر شوند. در این صورت دیگر نمیگویید که من خیلی میترسم و اگر پول بیشتری ببازم، خودم را نمیبخشم.
همچنین، دیگر ترسهایتان را حواله بازار نمیکنید و نمیگویید که بازار هرگز دوباره صعود نمیکند. این دو مورد هیچ ارتباطی با هم ندارند. دست از محافظت از خودتان بردارید و همه چیز را آن گونه که هست ببینید، فارغ از اینکه روی آن سرمایهگذاری کردهاید یا نه.
درسهای بیشتر
نه، اشتباه نکنید. در این بخش، نمیخواهم بگویم پولی را که نمیتوانید از دست بدهید، سرمایهگذاری نکنید.
صرفنظر از نتیجه، برای اینکه شجاعت به خرج دادید و به ندای قلبتان گوش دادید، به خودتان افتخار کنید. البته که ازدستدادن پول ناامیدکننده است و اغلبِ افراد نیز بهاندازهای زیرک هستند که پول از دست ندهند. بااینحال، بیایید این پرسش را به گونه دیگری مطرح کنیم؛ چند نفر از این افراد، در وهله اول تمایل دارند خود را در موقعیتی قرار بدهند که احتمال ضرر در آن وجود دارد؟
بهنظر من، سرمایهگذاری و همچنین زندگی، ایجاد تعادل بین کاهش ریسک و استفاده از فرصتها است. هنگامی که قصد دارید سرمایهگذاری کنید، کدام مورد برایتان جذابتر است؟ میدانم که دوست ندارم فرصتی را از دست بدهم؛ بنابراین، اگر بخواهم شب راحت بخوابم، باید تحمل زیادی در برابر ریسک داشته باشم.
بعضی افرادی که مرا واقعا دوست دارند، بهویژه پدر و مادرم، بهطور مداوم و از سر خیرخواهی به من میگویند؛ به تو گفته بودم که باید میفروختی. درست است، باید میفروختم. اما نه با سود ۴۰ یا ۳۰۰ درصدی، یعنی کاری که آنها کردهاند. من برای این وارد دنیای معاملات ارزهای دیجیتال نشدهام. واقعیت این است که من باید زمانی که سود ۱۰,۰۰۰ درصدی داشتم میفروختم.
برخی از دوستان معاملهگرم نیز پشیمان هستند که چرا زمانی که قیمت به اوج خودش رسیده بود، داراییهای دیجیتال خود را نفروختند. یکی از آنها به من گفت:
کاش آن شب در دسامبر ۲۰۱۷، بهجای اینکه مهمانی بگیریم، ارزهایمان را میفروختیم.
درست است. اما آن شب که من از دوستانِ سرمایهگذار در ارزهای دیجیتالام پذیرایی میکردم، به من خیلی خوش گذشت. عالی بود. آن ماهها در بهار و زمستان ۲۰۱۷ و سپس ژانویه ۲۰۱۸ که ارزهای دیجیتال رشدی دورقمی داشتند و هیچکس نمیداند که من چقدر از آن صعود کیف کردم. بیصبرانه منتظر صعود بعدی هستم و کاملا آمادهام. آمادهام تا یک بار دیگر به اوج برسیم و این بار دیگر بازگشتی وجود نخواهد داشت.